نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 172
در واقع نقش آب، تركيب ساختن آن اجزاى مختلف با يكديگر و صاف كردن ناهمواريها
و ايجاد چسب و پيوند در ميان آن اجزاى پراكنده و مختلف بود.
سپس به مسأله شكلگيرى انسان از آن خاك و گل اشاره كرده، مىفرمايد:
«خداوند از آن، صورتى آفريد كه داراى
خميدگيها و پيوندها و اعضا و گسستگيها (مفاصل) بود» (فجبل منها صورة ذات احناء [1] و وصول و اعضاء و فصول).
در واقع «احناء» (جمع حنو) اشاره به خميدگيهاى مختلف بدن مانند خميدگى دندهها
و فكها و قسمت بالاى سر و پايين پا مىكند كه بدن را براى كارهاى مختلف آماده
مىسازد. زيرا اگر بدن مانند يك شكل هندسى مكعب و امثال آن بود، هرگز كارايى كنونى
را نداشت.
جمله (و اعضاء و فصول) اشاره به اعضاى مختلفى دارد كه از طريق مفاصل، با يكديگر پيوند دارند و همين
امر سبب كارايى زياد مىشود. دست انسان را تا مچ در نظر بگيريد، اگر همه يكپارچه
بود و يك عضو و داراى يك استخوان بود كارآيى بسيار كمى داشت. ولى مىدانيم كه
خداوند آن را از چند قطعه استخوان و چندين عضو و پيوندهاى ميان آنها آفريده و همين
سبب مىشود كه هر انگشت بلكه هر بندى از انگشتان علاوه بر كف دست، كارايى خاصّى
داشته باشد و اين يكى از نشانههاى حكمت و عظمت پروردگار است.
سپس به مرحله بعدى اشاره كرده، مىفرمايد:
« (خداوند) بعد از آن كه اين گل را
شكل داد آن را سفت و جامد كرد تا خود را كاملا نگه دارد و صاف و محكم و خشك ساخت» (اجمدها حتّى استمسكت و اصلدها [2] حتّى صلصلت [3]).
[1] «أحنا» جمع «حنو» (بر وزن حرص) به
معناى انحنا و خميدگى است و گاه به معناى جوانب و اطراف مىآيد.
[2] «أصلد» از ماده «صلد» (بر وزن
صبر) به معناى محكم و صاف است.
[3] «صلصل» از مادّه «صلصلة» به معناى
خشك شدن است به گونهاى كه با برخورد اندك چيزى صدا كند و گاه به معناى خشك و محكم
آمده است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 172