نام کتاب : برگزيده تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 446
گذشته مقدمهاى بود براى آماده ساختن مسلمانان براى بيان يك دستور مهم جنگى كه
در اين آيه مطرح شده است، مىفرمايد: «و هنگامى كه با كافران (جنايت پيشه) در
ميدان جنگ رو برو شديد (با تمام قدرت به آنها حمله كنيد و) گردنهايشان را بزنيد»! (فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ).
بديهى است گردن زدن كنايه از قتل است، بنابر اين ضرورتى ندارد كه جنگجويان
كوشش خود را براى انجام خصوص اين امر به كار برند.
بديهى است هنگامى كه انسان با دشمنى خونخوار در ميدان نبرد رو برو مىشود اگر
با قاطعيت هر چه بيشتر حملات سخت و ضربات كوبنده بر دشمن وارد نكند خودش نابود
خواهد شد، و اين دستور يك دستور كاملا منطقى است.
سپس مىافزايد: اين حملات كوبنده بايد همچنان ادامه يابد «تا به اندازه كافى
دشمن را درهم بكوبيد (و به زانو در آوريد) در اين هنگام اسيران را محكم ببنديد» (حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ).
آيه فوق بيانگر يك دستور حساب شده جنگى است كه پيش از درهم شكستن قطعى مقاومت
دشمن نبايد اقدام به گرفتن اسيران كرد، چرا كه پرداختن به اين امر گاهى سبب تزلزل
موقعيت مسلمانان در جنگ خواهد شد، و پرداختن به امر اسيران و تخليه آنها در پشت جبهه
آنها را از وظيفه اصلى باز مىدارد.
در جمله بعد حكم اسيران جنگى را بيان مىكند كه بعد از خاتمه جنگ بايد در مورد
آنها اجرا شود، مىفرمايد: «سپس يا منت بر آنها گذاريد (و بدون عوض آزادشان كنيد)
و يا در برابر آزادى از آنها فديه [غرامت] بگيريد» (فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً)[1].
[1] و به اين ترتيب اسير جنگى را
نمىتوان بعد از پايان جنگ به قتل رساند، بلكه رهبر مسلمين طبق مصالحى كه در نظر
مىگيرد آنها را گاه بدون عوض، گاه با عوض، آزاد مىسازد، و اين عوض در حقيقت يك نوع
غرامت جنگى است كه دشمن بايد بپردازد.
البته حكم سومى در اين رابطه نيز در اسلام هست كه اسيران را به صورت بردگان در
آورند، ولى آن يك دستور الزامى نمىباشد، بلكه در صورتى است كه رهبر مسلمين در
شرائط و ظروف خاصى آن را لازم ببيند، و شايد به همين دليل در متن قرآن صريحا
نيامده، و تنها در روايات اسلامى منعكس است.
نام کتاب : برگزيده تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 446