نام کتاب : برگزيده تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 134
انسان يك مشت خاك چسبنده بيش نبوده است.
زيرا مبدأ آفرينش انسان نخست «خاك» بود سپس با «آب» آميخته شد، كم كم به «صورت
لجن بدبوئى» درآمد و بعد به صورت «گل چسبندهاى» شد و با اين بيان ميان تعبيرات
گوناگون در آيات قرآن مجيد جمع مىشود.
(آيه 12)- سپس مىافزايد: «تو از
(انكار آنها نسبت به معاد) تعجب مىكنى ولى آنها (معاد را) مسخره مىكنند» (بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ).
تو آنقدر با قلب پاكت مسأله را واضح مىبينى كه از انكار آن در شگفتى فرو
مىروى، و اما اين ناپاك دلان آنقدر آن را محال مىشمرند كه به استهزا بر
مىخيزند.
(آيه 13)- عامل اين زشتكاريها تنها
نادانى و جهل نيست، بلكه لجاجت و عناد است، لذا «هنگامى كه به آنها يادآورى شود
(يادآورى دلائل معاد و مجازات الهى) هرگز متذكر نمىگردند» و همچنان به راه خويش
ادامه مىدهند (وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ).
(آيه 14)- حتى از اين بالاتر «هرگاه
معجزهاى (از معجزات تو) را ببينند (نه تنها به سخريه و استهزا مىپردازند بلكه)
ديگران را نيز به مسخره كردن وا مىدارند»! (وَ
إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ).
(آيه 15)- «و مىگويند: اين فقط سحر
آشكارى است» و نه چيز ديگر! (وَ قالُوا
إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ).
(آيه 16)- آيا ما و پدرانمان زنده
مىشويم؟ قرآن همچنان گفتگوهاى منكران معاد و پاسخ به آنها را ادامه مىدهد.
نخست استبعاد منكران رستاخيز را به اين صورت منعكس مىكند: آنها مىگفتند:
«آيا هنگامى كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم بار ديگر برانگيخته خواهيم شد»؟! (أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا
لَمَبْعُوثُونَ).
(آيه 17)- و از اين بالاتر اين كه «و
آيا پدران نخستين ما نيز برانگيخته مىشوند»؟! (أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ).