responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 79

مى‌تواند سخن بگويد، و دست و انگشتانى به او بخشيده كه قلم به دست بگيرد و امور مختلف را بنويسد، اگر اين دو نبود انسان همچون چهار پايان بود كه نه سخن مى‌گويند و نه چيزى مى‌نويسند (نه علم و دانشى دارند و نه تمدّن درخشانى) هر كس شكر اين نعمت را بجا آورد، پاداش الهى در انتظار او است، و هر كس كفران كند (به خدا زيان نمى‌رساند بلكه به خودش زيان مى‌رساند) زيرا خداوند از جهانيان بى‌نياز است. [1]

شكر راه وصول به نعمت‌هاى پروردگار

نقطه مقابل كفران و ناسپاسى، شكر پروردگار است، و مفهوم آن قدردانى از نعمت‌ها با قلب و زبان و عمل است. اما با قلب همان معرفت پروردگار و تسليم در برابر او و رضا و خشنودى به عطاياى او است، و با زبان، گفتن جمله‌هايى است كه بيانگر قدردانى و سپاس انسان در برابر خالق نعمت‌ها است، و امّا با عمل به اين طريق است كه هر نعمت و موهبتى را در جايى صرف كند كه خداوند دستور داده و براى آن آفريده است.

راغب در مفردات مى‌گويد: شكر به معنى تصوّر نعمت و اظهار و ابراز آن است، بعضى گفته‌اند در اصل «كشر» (بر وزن كشف) بوده كه به معنى ابراز و اظهار است، و «دابّه شكور» به حيوانى مى‌گويند كه هرگاه مراقبت كافى از آب و علف او كنند، روزبه‌روز چاق‌تر مى‌شود، و «عين شكراء»، به معنى چشمه پر آب است، بنابراين شكر به معنى پر شدن وجود انسان از ياد بخشنده نعمت‌ها است.

شكر در واقع بر دو گونه است: شكر تكوينى و شكر تشريعى، شكر تكوينى آن است كه يك موجود از مواهبى كه در اختيارش قرار دارد و براى نمو شكر استفاده كند مانند درخت و گل و ميوه‌اى كه با مراقبت باغبان، گل و ميوه‌هاى با ارزش به بار آورد، و ناسپاسى آن است كه اثرى از مراقبت و پذيرايى باغبان در آن ظاهر نشود.


[1]. بحارالانوار، جلد 3، صفحه 82 (با تلخيص).

نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 79
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست