نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 231
دارد و پيوندهاى علت و معلول با حوادث قبل و بعد و لوازم غير قابل اجتناب، آن
حادثه را با ديگر حوادث مربوط مىسازد. كسى كه حادثهاى را به دروغ مىسازد مجبور
است روابط ساختگى آن را با زمان و مكان و اشخاص و حوادث اطراف آن نيز بسازد، و از
آنجا كه اين روابط حد و حسابى ندارد به فرض كه چند مورد آن را درست كندو به خاطر
بسپارد در بقيه وا مىماند. درست مانند داستان يوسف عليه السلام كه برادرانش به
دروغ گفتند او را گرگ خورد و پيراهن او را به خونى آغشته و براى پدر آوردند، اما
فراموش كردند كه پيراهن را از چندين جا پاره پاره كنند. سالم بودن پيراهن پرده از
كار آنها برداشت و دروغشان را ظاهر كرد و يا مانند همسر عزيز مصر، هنگامى كه به
دروغ ادعا كرد يوسف عليه السلام به دنبال او دويده و قصد تجاوز به او را داشته
است، فراموش كرده بود كه در اين ماجرا، پيراهن يوسف عليه السلام از عقب سر پاره
شده كه دليل روشنى است بر دروغ زليخا و اينكه او به دنبال يوسف عليه السلام دويده
است.
امروز بازپرسان آگاه به راحتى مىتوانند با سؤالهاى پى در پى مربوط به يك
حادثه و لوازم و خصوصيات آن، دروغ يا راست بودن يك ادعا را ثابت كنند و كمتر
دروغگويى مىتواند خود را از چنگال آنها رهايى ببخشد. آرى دروغگو نمىتواند
حافظه داشته باشد و به هر حال سرانجام كارش رسوايى و بىآبرويى است.
ديگر از آثار دروغ اين است كه انسان را به دروغهاى ديگر، يا گناهان ديگر دعوت
مىكند، چرا كه دروغگو براى مخفى ساختن دروغش گاه مجبور مىشود دروغهاى زياد
ديگرى بگويد يا دست به كارهاى خطرناكى بزند.
سوّمين اثر زيان بار دروغ اين است كه به شخص دروغگو امكان مىدهد كه به طور
موقت پردهاى بر خلافكارىهاى خود بيندازد در حالى كه اگر راست مىگفت ناچار بود
آن اعمال را ترك كند.
چهارمين اثر زيان بار دروغ اين است كه انسان را تدريجاً به صفوف منافقان ملحق
مىسازد زيرا دروغ خود شاخهاى از شاخههاى نفاق است چرا كه دروغگو خود را به چهره
راست گويان در آورده و سخنش را به عنوان يك واقعيت القا مىكند در حالى كه درونش
چيز ديگرى مىگويد اين دوگانگى ظاهر و باطن به طور تدريج به
نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 231