شود و در
برابر منطق پيامبر خدا موسى عليه السلام سر تعظيم فرود آورد.
آرى راه و
رسم طغيان گران جاهطلب هميشه اين بوده كه در برابر حق تكيه بر زور كنند و پاسخ
برهان را با زندان بدهند!
ممكن است
تصور شود كه مجازات زندان در برابر قيام موسى بن عمران كه اركان حكومت فرعون را به
لرزه در آورده بود چيز كمى بود ولى به گفته بعضى از مفسّران زندان فرعون زندانى
نبود كه كسى از آن جان به سلامت بيرون ببرد، تنها در زندان مىماندند تا با رنج و
شكنجه جان بدهند.
در ششمين بخش
از اين آيات، سخن از مشركان عرب است كه به جاى طلب دليل و برهان و معجزه زنده از
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به انواع بهانه جوييها دست مىزدند؛ گاه از او
چشمههاى جارى در سرزمين خشك و سوزان حجاز مىخواستند و گاه باغى پر از خرما و
انگور كه نهرها در ميان آن جارى باشد و گاه فرود سنگهاى آسمانى بر آنان و گاه حضور
خداوند و فرشتگان نزد آنان و گاه خانهاى از طلا و سرانجام گفتند: «ما به تو ايمان
نمىآوريم مگر اين كه به آسمان بالا روى حتى به آن هم ايمان نمىآوريم مگر اينكه
نامهاى (از خدا بر ما نازل كنى)؛» (أوْ يَكونَ لَكَ بَيتٌ مِنْ زُخْرُفٍ
اوْ تَرْقى فِى السَّماءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنا
كِتاباً نَقْرَءُهُ).
آنها در اين
تعبيرات، نهايت خود بزرگ بينى و جاهطلبى خود را نشان دادند و ثابت كردند انسان
تحت تأثير اين صفات پليد تا چه حد از منطق و عقل دور شدهاند.
در اينكه
مراد از «بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ» چيست؟
مفسّران دو احتمال دادهاند نخست اينكه: منظور خانهاى است پر از طلا يا اشيائى كه
از طلا ساخته شده باشد، يا منظور خانهاى است كه پر از نقش و نگار (نقش و نگارهاى
طلايى) باشد و تفسير اول با توجه به تعبير «مِنْ
زُخْرُفٍ» صحيحتر به نظر مىرسد.