نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 163
آن نوشيد و بقيه را به من داده گفت: بقيه را بنوش!، لحظه به لحظه علاقه من به
او بيشتر مىشد به او گفتم: برادر! خداوند در اين شب تاريك تو را براى من فرستاده
كه مونس من باشى! سپس شرح حال خود را براى او با ذكر سه مشكلِ مهم زندگيم بازگو
كردم، و گفتم كه براى حل آنها به اينجا آمده و اين همه زحمت بر خود هموار كردم،
فرمود: اما سينه تو خوب شد، و در آينده نزديكى نيز آن دختر به ازدواج تو در مىآيد
ولى فقر تو تا پايان عمر بر طرف نخواهد شد. من توجه نداشتم كه او چه مىگويد و
چگونه از آينده خبر مىدهد، اين مطلب گذشت، و بعد از ماجراى عجيبى از نظرم پنهان
شد، هنگام صبح احساس كردم سينهام كاملًا سالم است و بيش از يك هفته نگذشته بود كه
وسايل ازدواج با آن دختر از جايى كه انتظار نداشتم فراهم شد، ولى فقر من همچنان
باقى ماند. [1]
آنچه در بالا آمد گوشههايى از سيره پيشوايان بزرگ اسلام عليهم السلام و
تجلياتى از حسن خلق آنها در برخورد با دوست و دشمن بود، اين نمونهها نشان مىدهد
كه آن بزرگواران تا چه حد در اين زمينه تأكيد و اصرار داشتند كه همه در برخوردهاى
خود نهايت حسن خلق را رفتار كنند. و آنچه را قرآن مجيد درباره پيغمبر صلى الله
عليه و آله فرموده، عملًا نشان دهند. آرى دعوت آنها به حسن خلق تنها با زبان روايات
نبود، بلكه با عمل عالىترين پيام را به ما دادند.
سوء خلق و آثار آن
نقطه مقابل حسن خلق، سوء خلق است كه مىتوان آن را به بد زبانى و خشونت تفسير
كرد.
افراد بد اخلاق و داراى سوء خلق، بلاى عظيمى براى خود و خانواده و جامعهاى كه
در آن زندگى مىكنند محسوب مىشوند.
سوءخلق از مهمترين عوامل نفرت و انزجار و پراكندگى است و كسانى كه به اين
[1]. جنّة المأوى كه به ضميمه جلد 53،
بحارالانوار چاپ شده، صفحه 240.
نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 163