وقتى به
حقيقت علم و دانش مىرسد كه آن را در هر جا و نزد هر كس ببيند همچون گوهر گمشدهاى
بربايد، حال آنكه اشخاص متكبّر به آسانى حاضر نمىشوند بهترين علوم و دانشها و
برترين و والاترين حكمتها را از افراد همرديف و يا زير دست خود بپذيرند.
آنها علوم و
دانشهايى را قبول دارند كه از فكر خودشان بجوشد در حالى كه صفت كبر و غرور اجازه
نمىدهد مطلب مهمّى از كبر آنان بجوشد، به همين دليل در حديث معروف
«هشام بن حكم» از امام كاظم عليه السلام مىخوانيم: «انَّ
الزَّرْعَ يَنْبُتُ فِى السَّهْلِ وَ لَايَنْبُتُ فِى الصَّفَا فَكَذَلِكَ
الْحِكْمَةُ تَعْمُرُ فِى قَلْبِ الْمُتوَاضِعِ وَ لَاتَعْمُرُ فِى قَلْبِ
الْمُتَكَبِّرِ الْجَبَّارِ، لِانَّ اللَّهَ جَعَلَ التَّوَاضُعَ آلَة الْعَقْلِ
وَ جَعَلَ التَّكَبُّرَ مِنْ آلَةِ الْجَهْلِ!؛ زراعت در
زمينهاى نرم و هموار مىرويد و روى سنگهاى سخت هرگز رويش ندارد، همين گونه دانش و
حكمت در قلب انسان متواضع رويش دارد، و قلب متكبّر جبّار هرگز آباد نمىگردد؛ زيرا
خداوند تواضع را وسيله عقل و تكبّر را از ابزار جهل قرار داده است»!
[1]
3- تكبّر
سرچشمه اصلى بسيارى از گناهان است
گاه در حالات
افراد حسود، حريص، بدزبان و آلوده به انواع گناهان دقّت مىكنيم مىبينيم سرچشمه
همه اين رذايل را در وجود آنها تكبّر تشكيل مىدهد.
آنها هيچگاه
مايل نيستند كسى را برتر از خود ببينند به همين دليل هر گاه نعمت و موهبت و
موفّقيّتى نصيب ديگران شود، به آنها حسد مىورزند.
آنها براى
تحكيم پايههاى برترىجويى خود حريص در جمعآورى مالند.
آنها براى
اظهار برترى بر ديگران به خود اجازه مىدهند كه سايرين را تحقير كنند و با هتك و
توهين و سبّ و دشنام، زبان خود را آلوده سازند و به اين وسيله آتش درونى خود را
فرو نشانده و خويش را اشباع كنند.
در حديثى از
اميرمؤمنان على عليه السلام مىخوانيم كه فرمود:
«الْحِرْصُ وَ الْكِبْرُ وَ الْحَسَدُ دَوَاعٍ الَى تَقَحُّمٍ فِى الذُّنُوبِ؛
حرص و تكبّر و حسد سبب مىشود كه انسان در انواع گناهان فرو رود».
[2]