نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 142
در ميان بندگانم مخالف مىباشد»!
سوّمين اثر زيانبار ديگر حسد اين است كه حجاب ضخيمى
در برابر معرفت و شناخت حقايق مىافكند، چرا كه حسود نمىتواند نقطههاى قوّت
محسود را ببيند هر چند استاد و مربّى و بزرگ او باشد، بلكه دائماً چشم او در پى
جستجو براى نقاط ضعف است و اى بسا به خاطر حسد، خوبى را بدى و نقاط قوّت را ضعف
بپندارد و از آنها دورى كند. به همين دليل از اميرمؤمنان على عليه السلام
مىخوانيم: «الْحَسَدُ حَبْسُ الرُّوحِ؛ حسد روح انسان را زندانى مىكند و از درك حقايق باز
مىدارد». [1]
چهارمين اثر زيانبار حسد اين است كه انسان دوستان خود
را از دست مىدهد، زيرا هر كس داراى نعمتى است كه احياناً ديگرى ندارد و اگر انسان
داراى صفت رذيله حسد باشد طبعاً نسبت به همه مردم حسد مىورزد و همين امر سبب
مىشود كه افراد از او دورى كنند و پيوندهاى محبّت ميان او و ديگران گسسته شود.
شاهد اين سخن كلام پربارى است كه از اميرمؤمنان على عليه السلام نقل شده كه
فرمود:
پنجمين اثر سوء حسد آن است كه انسان را از رسيدن به
مقامات والا بازمىدارد به گونهاى كه شخص حسود هرگز نمىتواند از مديريّت بالايى
در جامعه برخوردار شود چرا كه حسد، ديگران را از گرد او پراكنده مىكند و كسى كه
داراى قوّه دافعه است هرگز به بزرگى نمىرسد.
شاهد اين سخن گفتار ديگرى از على عليه السلام است كه فرمود: «الْحَسُودُ لَايَسُودُ؛ حسود هرگز به سيادت و بزرگى نمىرسد». [3]
ششمين اثر بسيار منفى حسد آلوده شدن به انواع گناهان
ديگر است، زيرا حسود براى رسيدن به مقصد خود يعنى زايل كردن نعمت از ديگران، به
انواع گناهان مانند ظلم و غيبت و تهمت و دروغ و سعايت و غير آن متوسّل مىشود و
تمام نيروى خود را به كار مىگيرد تا محسود را به زمين زند لذا از هر وسيله
نامشروعى براى وصول به اين مقصد نامشروع كمك مىگيرد.