نام کتاب : آيات ولايت در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 381
مباحث تكميلى
1. نفوذ در دل همگان
ظاهر آيه شريفه اين است كه ايمان و عمل صالح نه تنها موجب نفوذ محبّت شخص مؤمن
در دل مؤمنان مىگردد؛ بلكه شعله اين محبّت، قلب غير مؤمنان را نيز تسخير مىكند.
به همين جهت حتّى دشمنان على عليه السلام نيز او را دوست مىداشتند، هر چند هواى
نفس به آنها اجازه ابراز دائمى آن را نمىداد، ولى گاه بناچار آن را ابراز
مىكردند.
معاويه بطور مكرّر از ياران حضرت على عليه السلام، به هنگامى كه با آنها
ملاقات داشت، مىخواست كه حالات على را برايش بازگو كنند و او پس از شنيدن آنها
را تأييد مىكرد. [1]
عمرو عاص، آن مكّار حيلهباز، كه تمام توطئهها و خرابكارىهاى دوران معاويه
از او نشأت مىگرفت و در حقيقت او فرد اوّل جنايات معاويه به شمار مىرفت و معاويه
نقش دوم را داشت، در قصيده معروفى به نام جلجليّه [2] به جنايات دوران معاويه و فضايل على عليه
السلام به شكل زيبايى اعتراف مىكند، اشعار زير گزيدهاى از قصيده اوست:
[1] نمونههايى از اين جريانات را در
كتاب 110 داستان از زندگانى حضرت على عليه السلام، بخش پنجم، آوردهايم.
[2] علّت اين كه عمرو عاص اشعار فوق
را سرود، اين بود كه: معاويه وى را استاندار مصر كرد، مرسوم بود كه استانداران
درآمدها و مالياتها و خراجها را جمعآورى مىكردند و قسمتى را براى خود نگه
مىداشتند و قسمت ديگرى را براى حكومت مركزى مىفرستادند، ولى عمرو عاص از اين
سنّت سرباز زد و هيچ چيزى براى معاويه نفرستاد، معاويه از اين كار عمرو عاص ناراحت
شد، نامهاى برايش نوشت و او را مؤاخذه نمود و به عمرو عاص دستور داد كه قسمتى از
خراج و درآمد مصر را براى حكومت مركزى بفرستد. عمرو عاص كه خدمات فراوانى به
معاويه كرده بود و در بعضى موارد حكومت او را از خطر سقوط رهانيده بود و اكنون
مىديد كه معاويه خدماتش را فراموش كرده، قصيده جلجليّه را سرود و براى معاويه
فرستاد. وقتى قصيده مزبور به دست معاويه رسيد، گويا از كرده خود پشيمان شد و گفت:
«ديگر كارى به كار عمرو عاص و خراج مصر نداشته باشيد!»
نام کتاب : آيات ولايت در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 381