خود چنين نقل مىكند كه حشرات داراى سه عدد چشم بسيط (يعنى سه عدد چشم كه هر
كدام داراى يك سطح مىباشند) و دو عدد چشم مركّب كه هر يك از آنها از چندين چشم
تشكيل يافته هستند.
در حشرهاى به نام ليپريا تعداد اين چشمها به 12 و در مورچه به 200 الى 400 و
در حشرهاى به نام اسفنكس كونفولغولاى كه شبيه به شبپره و آفت پنبه است به تعداد
حيرتآور 27 هزار چشم مىرسد! [1] ناگفته نماند كه در عالم نباتات نيز، گياهان فوقالعاده
كوچكى ديده مىشوند كه دقّت و ظرافت دستگاههاى مختلف آن بسيار جالب و شگفتآور
است. [2]
نتيجه:
مطالعه ساختمان اين دسته از موجودات، درسهاى جالبى به ما مىآموزد و ما را به
آن مبدأ بزرگ هستى كه تمام اين شگفتىها از علم و قدرت بى پايان او سرچشمه گرفته
است راهنمايى مىكند.
[1]. موريس مترلينگ در كتاب معروف خود
به نام زنبور عسل مىنويسد: «زنبوران عسل علاوه بر چشمهايىكه هر يك داراى شش و
يا هفت هزار سطح مىباشند، داراى سه چشم ديگر بر روى پيشانى هستند كه هر يك دايره
بزرگى است و ما از طرز انعكاس اشيا در آنها بدون اطّلاع مىباشيم!».
[2]. عالم نباتات نيز يكى ديگر از
گوشههاى پر از اسرار جهان آفرينش است كه مطالعه آن از نظر توحيدى بسيار جالب و
نشاطانگيز مىباشد، ولى متأسّفانه وضع محدود كتاب، اجازه بررسى و تشريح شگفتىهاى
آن را- هر چند به طور مختصر هم كه باشد- به ما نمىدهد؛ به همين جهت، تنها به ذكر
چند نكته، آن هم فهرست وار، اكتفا مىكنيم.
در عالم نباتات نيز مانند عالم حيوانات، يك سلسله قوانين كلّى وجود دارد كه
همه گياهان از آنها برخوردار بوده و در ساختمان آنها به طور دقيق به كار رفته است.
كَربُنگيرى، تنفّس، مبادله آب، جذب موادّ غذايى و تغذيه، ذخيره قسمتى از موادّ
غذايى، ترشّح موادّ زايد، توليد مثل و تشكيل ميوه از جمله مسائلى است كه در گياهان
به وسيله دستگاهها و وسايل متعدّد، با نظم و دقّت اسرارآميزى انجام مىگردد.