نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 196
اين جملات و امثال آن در كلمات آنها فراوان است و همان طور كه گفته شد اختلاف
آنها با خداپرستان تنها در تعبير و نامگذارى است، يعنى مادّىها، طبيعت مىگويند و
خداپرستان خدا، و گر نه هرگز علل طبيعى كور و كر و فاقد اراده و شعور، چنين اوصافى
را ندارند.
اين موضوع در نهاد و فطرت هر كس وجود دارد كه هر موجودى در سازمان وسيع جهان
هستى، طبق نقشه معيّنى ساخته شده و در مسير و هدف مشخّصى سير مىكند و اين نقشه
دقيق، وسيع و عمومى، حكايت از يك مبدأ فوق العاده بزرگ علم و قدرت مىكند.
از ديگر علّتهاى مخالفت، بىاطّلاعى بسيارى از مادّىها از وضع مذاهب و عقايد
صحيح مذهبى به خصوص مذهب اسلام است، زيرا اغلب مادّىها از غرب برخاسته و يا
اطّلاعات آنها درباره مذاهب از غربىها گرفته شده است و آنها هم اغلب از وضع
مذاهب- به خصوص مذهب اسلام- بى اطّلاع بوده و تنها گروهى از مستشرقين آنها كه خود
را براى بررسى مذاهب شرق آماده ساخته بودند، آشنايى مختصرى به اصول مذاهب
داشتهاند، ولى با كمال تأسّف، بعضى از مستشرقين به علل خاصّى در پارهاى از
موارد، بعضى از قضايا را از مجراى اصلى خود منحرف نموده و به صورت ديگرى جلوه
دادهاند.
موضوعى كه بيش از همه مايه تأسّف است اين كه گروهى از روشنفكران و
[1]. اين موضوع از پيشوايان اسلام هم
سؤال شده كه بعضى تمامى موجودات را به طبيعت نسبت مىدهند، و به آنها جواب داده
شده كه اگر مراد از طبيعت، موجودى بى اراده و شعور باشد با نظم عالم سازش ندارد؛
(ذات نايافته از هستى بخش
كى تواند كه شود هستى بخش)
و اگر مراد يك موجود با شعور باشد، تنها در نام، با خدا تفاوت دارد. اين بيان
را مفضّل در توحيد خود از امام صادق عليه السلام نقل مىكند.
نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 196