كسانى كه از فرستاده و پيامبر امّى پيروى مىكنند كه نام (و نشانِ) او را در تورات و انجيل كه در نزدشان است، نوشته مىيابند؛ [همو] كه آنان را به نيكى فرمان مىدهد و از زشتى باز مىدارد و پاكيزهها را بر آنان حلال، و پليدها را حرام مىدارد.
بگو: همانا پروردگارم كارهاى زشت را، چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است، و نيز گناه و سركشى به ناحق را و اينكه براى خداوند، همتا بينگاريد كه در اين باره هيچگونه برهانى بر آن نفرستاده است و نيز اينكه آن چه را نمىدانيد به دروغ به خداوند نسبت دهيد.
حديث:
309. امام على عليه السلام: اگر خداى سبحان [هم] از نارواها نهى نمىكرد، بر خردمند لازم بود كه از آنها دورى كند.
310. امام على عليه السلام: خداى سبحان، انسان را از هيچ چيزى نهى نفرموده، جز آنكه او را از آن، بىنياز كرده است.
311. امام باقر عليه السلاماز پدرانش عليهم السلام: پيامبر خدا نزد اهل صفّه مىآمد و آنان، ميهمان پيامبر خدا بودند. آنها خانمان خود را رها كرده، به مدينه هجرت كرده بودند. پيامبر خدا آنان را كه چهارصد مرد بودند، در صفّه مسجد، اسكان داد.
آن حضرت، هر صبح و شام نزد ايشان مىرفت و بر آنان سلام مىداد. روزى بر صفّهنشينان وارد شد، ديد يكى كفش خود را پينه مىكند، ديگرى لباسش را وصله مىزند و عدّهاى هم جامههاى خود را از شپش، پاك مىكنند. پيامبر خدا، هر روز يك مُدّ (تقريباً يك سير) خرما به آنها مىداد. مردى از ميان آنها برخاست و گفت: اى پيامبر خدا! خرمايى كه به ما مىدهى، معدههاى ما را سوزاند.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «بدانيد كه اگر مىتوانستم دنيا را خوراك شما كنم، اين كار را مىكردم؛ امّا كسانى از شما كه پس از من زنده بمانند، صبح و شام، غذاى سير خواهند خورد. هر كدام، صبح يك پيراهن خواهيد پوشيد و شب، پيراهنى ديگر و خانههايتان را، همانند كعبه، برافراشته و آراسته خواهيد كرد».
مردى برخاست و گفت: اى پيامبر خدا! من مشتاق چنان روزى هستم! كى فراخواهد رسيد؟!
فرمود صلى الله عليه و آله: «اين زمانِ شما بهتر از آن زمان است. اگر شكمهاى خود را از حلال پُر كنيد، هيچ بعيد نيست كه از حرام نيز آن را پُر نماييد».