از ابن معين نقل شده كه على بن مدينى، هرگاه نزد ما مىآيد، اظهار مذهب اهل سنّت مىكند و هرگاه به بصره مىرود، اظهار مذهب تشيّع مىكند.
ذهبى در ذيل نقل فوق گفته است: اظهار مناقب امير مؤمنان على عليه السلام توسط ابن مدينى در بصره، به جهت آن بوده كه اهل بصره، عثمانى و منحرف از على عليه السلام بودهاند، نه آن كه وى شيعه يا منافق صفت بوده است.
ابن مدينى در ابتدا قائل به مخلوق بودن قرآن بوده و نزد قاضى احمد بن ابى دوَاد (كه وى نيز قائل به مخلوق بودن قرآن و از دشمنان احمد بن حنبل بوده) مىرفته و از او كمكهاى مالى دريافت مىكرده است. به همين دليل، برخى از معاصرانش، نقل حديث از وى را ترك و تحريم كردند و در برخى از مصادر علم رجال، چون الضعفاء الكبير، در شمار ضعفا ذكر شده است؛ امّا برخى گفتهاند كه وى از ترس شمشير، قائل به مخلوق بودن قرآن شده است. به هر حال، وى مدّتى پيش از وفاتش قول مذكور را ترك كرد و به تكفير كسانى كه قائل به مخلوق بودن قرآن بودهاند، پرداخت.[1] ابوزرعه رازى، ابن مدينى را در جرح و نقد رجال، از سختگيران به شمار آورده است.[2]
3. احمد بن حنبل
ابو عبد اللَّه احمد بن محمّد بن حنبل شيبانى[3] بغدادى، صاحب كتاب
[1]. ر. ك: سير أعلام النبلاء، ج 11، ص 41- 60( ش 22)؛ الضعفاء الكبير، ج 3، ص 235- 240( ش 1237)؛ تذكرة الحفّاظ، ج 2، ص 428- 429( ش 436)؛ ميزان الاعتدال، ج 3، ص 138- 141( ش 5874).
[2]. الجرح والتعديل، ج 7، ص 73( ش 413، شرح حال فضيل بن سليمان نميرى).