59. امام على عليه السلام: آن كه شأن خود را بشناسد، آن را با كارهاى فانى، خوار نمىسازد.
60.
امام على عليه السلام: آن كه خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته
است.
61.
امام على عليه السلام: در شگفتم از آن كه خود را نمىشناسد، چگونه
پروردگارش را مىشناسد؟
62.
امام على عليه السلام[1] در روايتى منسوب به ايشان:
[خداوند،] آدمى را، داراى نفس ناطقه (دريابنده) آفريده است. اگر آن را با علم و
عمل رشد دهد، مانند گوهرهاى (يا علّتهاى) نخستين خود خواهد شد[2]
و اگر مزاج وى معتدل شود و از اضداد، جدايى گزيند، هر آينه با آن نفس ناطقه، شريكِ
آن هفت آسمانِ محكم خواهد شد.
[1] صدر خيرات باشند به شعور
و اختيار چنانكه مذهب حكماست پس آن نفوس معتدله نيز كه شريك آنها باشند، چنين
باشند. نهايت، بعضى از اعاظم علماى ما دعوى جماديت آنها كرده و آن را از ضروريات
دين شمردهاند و قوّت و استحكام آنها به اعتبار اين تواند بود كه هميشه بر جاى خود
باشند و از مرور دهور، فتورى به آنها راه نيابد و بنا بر طريقه حكما، قوّت و
استحكام معنوى نيز مراد تواند بود و به آنچه تقرير شد، ظاهر مىشود كه اين كلام،
مؤيّد چندين اصل از اصول حكما مىتواند شد، نهايت نسبت آن به آن حضرت صلوات اللّه
و سلامه عليه ثابت نيست، بلكه گمان فقير، اين است كه كلام يكى از حكما بوده كه
بعضى از براى ترويج آن، نسبت به آن حضرت داده[ اند] و اللّه تعالى يعلم».
محدّث ارموى نيز در پاورقى آورده
است:« چنانكه شارح رحمه الله فرموده، به ظن متآخم به علم مىتوان حكم كرد كه اين
كلام از آن حضرت نيست، نظر به قرائن و اماراتى كه از ملاحظه آنها در يافت اين
مدّعا مىشود».( غرر الحكم و درر الكلم: ج 4 ص 220 221).
[2] آقا جمال خوانسارى، شارح
غرر الحكم، در شرح اين جمله مىگويد:« يعنى آفريده[ است] حق تعالى آدمى را صاحب
نفس ادراككننده معقولات، چنان كه اگر پاكيزه گردانَد آدمى آن را به علم و عمل
يعنى به تحصيل علم و عمل نيكو، پس شبيه شود با گوهرهاى اوايل علّتهاى آن، يعنى با
ذوات آنها. و مراد به" اوايل علّتهاى آن"، عقول مقدّسه است بنا بر آنچه
مذكور شد از مذاهب حكما كه آنها وسايط در ايجاد موجودات باشند و علل آنها منتهى به
آنها شوند»( غرر الحكم و دُرَر الكلم: ج 4 ص 220).