responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حكمت نامه جوان نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 78

59. عنه عليه السلام: مَن عَرَفَ قَدرَ نَفسِهِ لَم يُهِنها بِالفانِياتِ.[1]

60. عنه عليه السلام: مَن عَرَفَ نَفسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ.[2]

61. عنه عليه السلام: عَجِبتُ لِمَن يَجهَلُ نَفسَهُ كَيفَ يَعرِفُ رَبَّهُ.[3]

62. عنه عليه السلام فيما نسب إليه: خُلِقَ الإِنسانُ ذا نَفسٍ ناطِقَةٍ، إن زَكّاها بِالعِلمِ وَ العَمَلِ فَقَد شابَهَت جَواهِرَ أوائِلِ عِلَلِها، و إذَا اعتَدَلَ مِزاجُها و فارَقَتِ الأضدادَ، فَقَد شارَكَ بِهَا السَّبعَ الشِّدادَ[4].[5]



[1] غرر الحكم: ح 8628.

[2] غرر الحكم: ح 7946.

[3] غرر الحكم: ح 6270.

[4]

[5] غرر الحكم: ح 5884، بحار الأنوار: ج 40 ص 165 ح 54 و ليس فيه‌[ و العمل‌].

\*. شارح غرر الحكم، پس از اين قسمت از جمله ياد شده مى‌نويسد:« مزاج، كيفيتى را گويند كه در مركبات از امتزاج اجزاى عناصر با يكديگر و فعل هر يك در ديگرى و انفعال ديگرى از آن حاصل شود، و مزاج معتدل، مزاجى را گويند كه در حرارت و برودت و رطوبت و يبوست، در مرتبه وسط باشد و به يك طرف از طرفين ضدّين، مايل نباشد و اگر نفس ناطقه انسانى مجرّد نباشد و حالّ در بدن باشد چنان‌كه مشهور ميانه متكلمان است مزاج و اعتدال آن بر ظاهر، محمول مى‌تواند شد به اينكه مراد[ حديث،] اين باشد كه: هرگاه مزاج نفس كسى از آدميان كه مزاج بدن او باشد، معتدل باشد و از طرفين متضادّين جدايى كند، پس آدمى به‌[ واسطه‌] آن نفس، شريك‌[ مى‌] شود با نفوس فلكيه، و اگر[ نفسِ ناطقه انسانى‌] مجرّد باشد چنان‌كه مذهب حكما و بعضى از متكلّمين است مراد به اعتدال مزاج او باز يا اعتدال مزاجِ بدنى است كه او را به آن تعلّقى باشد و چون هر چند مزاج بدن به اعتدال نزديك‌تر باشد، نفسى كه فايض بر آن شود، اكمل باشد، پس به آن اعتبار، اعتدال مزاج بدن، مناط شراكت نفس با هفت آسمان تواند شد، و يا مراد به اعتدال مزاج او،« توسّط» اوست در اخلاق، ميانه طرفين متضادّين، مثل شجاعت كه توسّط است ميانه تهوّر و جُبن؛ و سخاوت كه توسّط است ميانه اسراف و بخل. و بر اين قياس، ساير اخلاق و بر اين توسّط، مجازا اعتدال مزاج، اطلاق تواند شد و بر هر تقدير، شراكت با هفت آسمان به اعتبار مزاج، يا به سبب اين است كه افلاك نيز مركّب باشند و مزاج ايشان معتدل باشد، هر چند اين، خلاف مذهب حكما باشد؛ زيرا كه دليل بر امتناع اين قائم نيست، و يا به اعتبار اين است كه آنها بالكلّيه از كيفيات متضادّه عارى باشند چنان‌كه مذهب حكماست و چون اعتدال و توسّط ميانه كيفيات متضادّه به منزله خلوّ از آنهاست، پس به آن اعتبار، اعتدال باعث شراكت با افلاك‌[ مى‌] شود و ظاهر، اين است كه غرض از حكم به شراكت آنها با افلاك، اين باشد كه چنان‌كه آنها

نام کتاب : حكمت نامه جوان نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست