responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حكمت نامه جوان نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 431

الأَطعِمَةِ و أليَنِ اللِّباسِ، فَدَعاهُ حُبُّ اللّهِ و رَسولِهِ إلى ما تَرَونَ.[1]

بنگريد مردى را كه خداوند، دلش را نورانى كرده است. او را در حالى ديدم كه پدر و مادرش به او بهترين غذاها را مى‌خوراندند و بهترين پوشاك را بر تنش مى‌كردند، ليك دوستى خدا و پيامبر، او را به اين [زندگى سخت‌] كه مى‌بينيد، وا داشت.

از امام على عليه السلام روايت شده كه فرمود: ما با پيامبر صلى الله عليه و آله در مسجد نشسته بوديم كه مصعب بن عمير، وارد شد و پارچه‌اى پشمينه كه با پوست وصله خورده بود، بر تن داشت. وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله او را چنين ديد، گريست كه چگونه پيش از اين، در نعمت و آسايش بود و اينك، چنين فقيرانه زندگى مى‌كند.

مصعب بن عمير، رشيدترين و زيباترين جوان مكّه بود. پدر و مادرش او را دوست مى‌داشتند. مادرش زيباترين و لطيف‌ترين لباس‌ها را بر او مى‌پوشانْد. وى خوش‌بوترينِ اهل مكّه بود. پيامبر خدا، هميشه از وضعيت او ياد مى‌كرد و مى‌فرمود:

ما رَأَيتُ بِمَكَّةَ أحسَنَ لِمَّةً و لا أرَقَّ حُلَّةً و لا أنعَمَ نِعمَةً مِن مُصعَبِ بنِ عُمَيرٍ.[2]

در مكّه، كسى را خوش‌موتر و خوش‌لباس‌تر و در ناز و نعمت‌تر از مصعب بن عمير نديدم.

3/ 37

مَعقِل بن قيس رياحى‌

مَعقِل بن قيس رياحى، از جنگاوران بى‌باك كوفه و از سخنوران چيره‌دست آن ديار و از سرداران سپاه امام على عليه السلام و امام حسن عليه السلام است. وى، در فتح شوشتر،[3]



[1] تنبيه الخواطر: ج 1 ص 154.

[2] المستدرك على الصحيحين: ج 3 ص 221 ح 4904.

[3] شوشتر، از شهرهاى ايران در استان خوزستان و در نزديكى دزفول است كه به روزگار عمر، به دست مسلمانان فتح شد. م.

نام کتاب : حكمت نامه جوان نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 431
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست