آزاده
مىگرداند؟ و گناه چه قدر زشت است و چگونه آزادگان را به بردگى مىكشانَد؟
1/ 3 4
احترام گذاردن به پدر
قرآن
«پس
چون بر يوسف وارد شدند، پدر و مادر خود را در كنار خويش گرفت و گفت: إنشاءاللّه
با آرامش، داخل مصر شويد».
حديث
523.
امام صادق عليه السلام: وقتى يوسف عليه السلام با يعقوب عليه السلام
ملاقات كرد، يعقوب عليه السلام پياده شد؛ ولى يوسف عليه السلام پياده نشد. هنوز از
آغوش يكديگر جدا نشده بودند كه جبرئيل عليه السلام بر يوسف عليه السلام فرود آمد و
به وى گفت: «اى يوسف! صدّيق (يعقوب) براى تو پياده شد؛ ولى تو برايش پياده نشدى.
دستت را باز كن».
يوسف
عليه السلام، دستش را باز كرد. نورى از كف دستش بيرون رفت. يوسف عليه السلام به
جبرئيل گفت: اين، چه بود؟
جبرئيل
عليه السلام گفت: «اين، نشانهاى است كه به عنوان كيفر، از نسل تو پيامبرى بيرون
نخواهد آمد».
1/ 3 5
ازدواج يوسف و زليخا
524.
امام صادق عليه السلام: وقتى يوسف عليه السلام با همسر عزيز، ازدواج
كرد، او را باكره يافت. به وى گفت: «چه چيزى تو را بر آن كار، وا داشت؟».
گفت:
سه خصلت: جوانى، ثروت، و اين كه همسر نداشتم (يعنى پادشاه، ناتوانى جنسى داشت).