نام کتاب : حكمت نامه امام حسين نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 489
398. طبّ الأئمة عليهم السلام به نقل از جابر جُعفى، از امام باقر عليه السلام: نزد على بن الحسين عليه السلام بودم كه مردى از بنى اميّه، امّا از پيروان اهل بيت، به حضور ايشان رسيد و به او گفت: اى فرزند پيامبر خدا! به خاطر پا درد، نمىتوانم به نزد تو بيايم.
فرمود: «چرا از عوذه حسين بن على عليه السلام استفاده نمىكنى؟».
گفت: اى فرزند پيامبر خدا! آن چيست؟
فرمود: «آيه «ما براى تو پيروزى نمايانى راى مقدور كردهايم، تا خدا گناه [امّت] تو را، آنچه پيش از اين بوده و آنچه پس از اين باشد، براى تو بيامرزد و نعمتش راى بر تو تمام كند و تو راى به راه راست، راه بنمايد، و خدا، يارىات مىكند، يارىِ پيروزمندانه. اوست كه بر دلهاى مؤمنان، آرامش فرو فرستاد تا پيوسته بر ايمانشان بيفزايد و سپاهيان آسمانها و زمين، از آنِ خداست و خدا، همواره دانا و حكيم است. تا مردان و زنان مؤمن راى به باغهايى در آورد كه از زير [درختان] آن، جويبارهايى روان است. در آن، هميشه مىمانند و بدىهايشان راى از آنان مىزدايد و اين در پيشگاه خدا، رستگارىِ بزرگى است. [خداوند،] مردان و زنان منافق و مشرك راى كه به خدا گمانِ بد دارند، عذاب
مىكند. بد روزگارى بر آنان باد! و خدا بر ايشان خشم نموده و لعنتشان كرده و دوزخ راى برايشان آماده كرده است و اين، بد سرانجامى است! و سپاهيان آسمانها و زمين، از آنِ خداست و خدا، همواره، شكستناپذير و حكيم است»».
آن مرد گفت: آنچه را به من فرمان داد، كردم و به يارى خداى متعال، پس از آن، هيچ دردى احساس نكردم.
نام کتاب : حكمت نامه امام حسين نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 489