responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حكمت نامه لقمان نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 10

گفت: تا خود چه خوانندم.

گفتم: چه‌كار كنى؟

گفت: بى‌آزارى.

گفتم: چه خورى؟

گفت: آنچه دهد.

گفتم: از كجا؟

گفت: از آنجا كه خواهد.

گفتم: خُنُكا تو!

گفت: تو را از اين خُنُكى، كه بازداشت؟![1]

به رغم كاوش فراوان، در هيچ يك از منابعى كه به نقل حكمت‌هاى لقمان پرداخته‌اند، اين حكمت‌ها يافت نشدند. شايد راز انتساب سخنانى از اين دست به شخصيّت‌هايى همچون لقمان، اعتبار بخشيدن به سخن از يك سو، و بزرگ‌تر جلوه دادن شخصيّت مورد نظر از سوى ديگر باشد؛ البتّه بر پايه سخن حكيمانه منسوب به امام على عليه السلام، ارزش و اعتبار حكمت، ذاتى است و از اين رو، اثبات انتساب آن به شخصيت‌هاى بزرگ، از اهميّت بالايى برخوردار نيست. امام على عليه السلام مى‌فرمايد:

لا تَنظُر إلى مَن قالَ وَ انظُر إلى ما قالَ.[2]

به آن كه مى‌گويد، منگر. به آنچه مى‌گويد، بنگر.

افسانه يا حكمت؟

در كنار حكمت‌هاى منسوب به لقمان، گاه، مطالبى ديده مى‌شوند كه به افسانه شبيه‌ترند تا حكمت، مانند آنچه از حفص بن عمر نقل شده است كه:


[1] نصيحة الملوك: ص 243.

[2] غرر الحكم: ح 10189، ينابيع المودّة: ج 2 ص 483 994؛ مائة كلمة للجاحظ: ص 27 ح 11.

نام کتاب : حكمت نامه لقمان نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 10
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست