responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ حديث شيعه در سده هاى دوازدهم و سيزدهم هجرى نویسنده : صفره، حسين    جلد : 1  صفحه : 58

پس از به قدرت رسيدن ناصرالدين شاه، به دستور امير كبير و با موافقت شاه در تبريز، پس از مناظره سيّد على محمّد باب و عالمان تبريز- كه بخش‌هايى از آن گذشت- باب، محكوم شد و در نهايت، به فتواى سه نفر از علما، وى را تير باران كردند.

پيدايش بهائيه‌

بعد از اعدام سيّد على محمّد باب، ميرزا يحيى نورى و برادرش ميرزا حسينعلى نورى، با ادّعاى جانشينى باب، به تبليغ افكار او پرداختند. البته در اثر رقابتى كه اين دو برادر با يكديگر داشتند، كارشان به اختلاف و درگيرى كشيد و در نهايت ميرزا حسينعلى، برادر را از ميدان به در كرد و خود با عنوان «بهاء اللَّه» يكّه‌تاز ميدان شد و از آن پس، پيروان او را «بهايى» ناميدند.

حسينعلى نورى (1233- 1309 ق)، در 27 سالگى به باب گرويد. وى در كم سوادى، همانند مقتدايش باب بود و نوشته‌هايش نيز تقريباً به همان سبك على محمّد باب است. او در مقام ادّعا، حتّى از باب نيز پا را فراتر گذاشت و با نگارش كتاب اقدس، برخى از احكام كتاب بيان را نسخ كرد و كتاب وى نيز جاى بيان را گرفت. وى با گستاخى تمام، ادّعاى الوهيّت كرد، در حالى كه تا پايان عمر از رعشه و فتق، رنج مى‌برد.

بنا به گفته برخى پژوهشگران، وى در مدّت نزديك به دو سال- كه در اواخر اقامت خود در بغداد به كوه‌هاى سليمانيه رفته بود- در اثر حشر و نشر با دراويش نقش‌بندى با مشرب صوفيگرى و اصطلاحات آن، خو گرفته و به سبب كمىِ سواد، با خلط برخى عبارات صوفيان و پريشان‌گويى‌هاى خود، كلماتى مُهمَل، سرهم بندى كرد و به نام الواح و آيات نازل شده از آسمان، به پيروان خود، تحميل نمود.[1]


[1]. رك: خاتميت، ص 39- 60 و 176.

نام کتاب : تاريخ حديث شيعه در سده هاى دوازدهم و سيزدهم هجرى نویسنده : صفره، حسين    جلد : 1  صفحه : 58
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست