او در ادب، فقه، حديث، تفسير، معقول، هيأت، هندسه، حساب و ... به نهايت كمال رسيده بود.[1] علّامه محمّد باقر مجلسى هم بعد از بر شمردن تعداد زيادى از تأليفات شهيد ثانى- كه جزو منابع حديثى بحار الأنوار به شمار مىروند- مىنويسد:
شهرت شهيد ثانى، ما را از بيان چگونگى تأليفات او بىنياز مىكند.[2]
سفرهاى علمى
شهيد ثانى، مقدّمات علوم را در نزد پدر خويش سپرى كرد و بعد از درگذشت او به سال 925 ق، اوّلين سفر علمى خود را به «ميس»، از دهكدههاى جنوب لبنان، آغاز مىكند و در آنجا در محضر شيخ جليل على بن عبدالعال ميسى،[3] كتابهاى شرائع الأحكام، الإرشاد و بيشتر القواعد را مىخواند.[4] پس از مدّتى در سال 933 ق، به كَرْك نوح رفته، به حضور سيّد حسن بن جعفر كَرْكى، صاحب كتاب المحجّة البيضاء مىرسد. در سال 934 ق، به جَبَع مىرود و به مدّت سه سال مشغول مطالعه در علوم مختلف مىشود و در سال 937 ق، به دمشق رفته، برخى كتابها، از جمله «موجز نفيسى» در طب، «فصول فرغانى» در هيأت و ... را نزد شيخ محمّد بن مكّى، و علم قرائات را در نزد شيخ احمد بن جابر، خوانده است.[5] شهيد ثانى، علاوه بر علماى شيعه، از علماى اهل سنّت هم استفاده علمى مىكرد. وى در سال 938 ق، از درس شيخ على بن عبدالعال، فارغ التحصيل شد و در