نام کتاب : انديشه اجتماعى در روايات امر به معروف و نهى از منكر نویسنده : صديق اورعى، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 79
كامل ندارد و سازمانهايى هستند كه دارايى در آنها توزيع نمىشود، مانند سازمانهاى خيريه كه به هيأت مديره و بازرسان پولى داده نمىشود. البته در سازمانهاى خيريه، اقتدار و احترام وجود دارد و ممكن است در پايگاههاى اجتماعى درون آن، اقتدار و احترام به طور متمايز توزيع گردد. همانطور كه در برخى سازمانهاى بزرگ هر چند دارايى همه موقعيتها به طور متمايز توزيع مىگردد، ولى در مواردى اقتدار به برخى موقعيتها اختصاص دارد، مثلًا پايينترين موقعيت سازمانى در يك كارخانه ماشينسازى، فاقد هرگونه اقتدار است.
اگر در پايگاه اجتماعىِ يك موقعيت سازمانى، اقتدار وجود نداشته باشد يا آنقدر كوچك باشد كه در خصوص موقعيتهاى كاملًا مقتدر رنگ ببازد، طبق قاعده نبايد در نقش مربوط به آن موقعيت، وظيفه نظارت و كنترل تعبيه شده باشد. اگر هم در نقش مربوط به يك موقعيتِ فاقد اقتدار، وظيفه كنترل بر موقعيتهاى ديگر تعبيه گردد، عملى نيست؛ زيرا اعمال كنترل بر موقعيتهاى ديگر در سازمان، مستلزم اقتدار متناسب است.
امر و نهى كردن، آن طور كه در فقه اسلامى آمده است و بايد به شيوه برترى باشد، از كليه موقعيتهاى سازمانهاى اجتماعى ساخته نيست. اگر فقيهى فتوا دهد كه شارع مقدس، همه مؤمنان را به نحو كفايى به امر و نهى مأمور كرده است، اين برداشت مستلزم اين است كه امر و نهى براى همه ممكن باشد؛ چون امر به محال شايسته نيست و امكان امر و نهى براى همه موقعيتها در همه سازمانهاى اجتماعى، به معناى طراحى نوع خاصى از ساختار سازمانى و اجتماعى است كه به يقين با ساختارهاى اجتماعى موجود تفاوت خواهد داشت. به نظر مىرسد اين نكته، گرانقدرترين نكتهها در جامعهشناسى امر به معروف و نهى از منكر است. آيه شريفه مىفرمايد: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ؛[1] شما بهترين امّتى هستيد كه مردم را، امر به معروف و نهى از منكر مىكنيد». خبر خداوند از عمل مؤمنان صدر اسلام (دست كم معناى آيه) به امر و نهى ياد شده، به طور استلزام عقلى، از نوعى ساختار اجتماعى در مدينة النّبى خبر مىدهد كه امر