بر اساس نظريه تراوس هرشى، در حال حاضر سه ديدگاه بر جريان مطالعه جامعهشناسى كجروى تسلط دارد: نظريههاى انگيزشى؛ نظريههاى كنترل؛ و نظريههاى انحراف فرهنگى.
هرشى براى نظريههاى انگيزشى، نظريه نابسامانى اجتماعى را كه از سوى مرتن اظهار شده است، نمونه مىآورد. او در قسمت نظريههاى كنترل، به نظريه خنثىسازى فشار همنوايى از سايكس و ماتزا، و نظريه موانع داخلى- خارجى والتر ركلس مىپردازد. هرشى در قسمت نظريات انحرافات فرهنگى، دو نظر را بيان مىكند: نظريه پيوستگى اختلافى ادوين ساترلند، و نظريه انگزنىِ هوارد بكر.
عدهاى ديگر مجموعه نظريات جامعهشناختى كجروى را در دو ديدگاه خلاصه كردهاند؛ ديدگاه وفاق و ديدگاه تضاد. ديدگاه وفاق آن است كه جامعه را در حالت عادى در يك وفاق و همفكرى و تجانس مىبينند و كجروى را ناشى از برهم خوردن اين توافق مىداند. ديدگاه تضاد آن است كه به علت وجود تضاد در طبقات اجتماعى و فرهنگهاى آنها، رفتار يكى را براى ديگرى كجروى مىداند. اكنون به اجمال به اين پنج نظريه مىپردازيم.
1- 1. نظريه نابسامانى اجتماعى از مرتن
موفقيت اجتماعى، در هر جامعه، تعريفى دارد. در جريان اجتماعى شدن، ويژگىهاى