نام کتاب : انديشه اجتماعى در روايات امر به معروف و نهى از منكر نویسنده : صديق اورعى، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 149
مىگويد: «وَ عَدُوَّكُمْ، دشمن خودتان را». اگر مؤمن بخواهد مرز تولى و تبرى خود را مشخص كند، ابتدا بايد دشمن خدا را تشخيص دهد و او را ولى خود نگيرد، و بعد دشمن خودش را- كه به علت ماهيت مؤمنانهاش، كسى جز دشمن خدا نيست- تشخيص دهد و آنان را از دايره ولايت براند. اگر بنا باشد خدا بگويد دشمنانتان را دوست نگيريد «لا تتخذوا عدوكم اولياء»، اين نمىتواند چيزى جز يك تذكر باشد؛ زيرا هيچ انسان و حتّى حيوانى در جهان نيست كه با دشمن آشكار و شناخته شدهاش پيوند محكم دوستى برقرار كرده باشد يا برقرار كند و اين مطلب به نزول آيه قرآن نياز ندارد. خداوند در اين آيه مىخواهد به اين حالت طبيعى انسان كه دشمن خود را دوست نمىگيرد، رهنمود مكتبى بدهد كه دشمن مرا دوست نگيريد. از اين رابطه، دشمن خدا، دشمن مؤمن، قرار داده مىشود و از ولايت مؤمنان خارج مىگردد.
نمونهاى بياوريم. خانواده، گروه اوّليهاى است مبتنى بر تقدم محبت و تلقين بر شناخت اصولى هنجارهاى آن، ولى گروه ايمانىاى مانند مؤمنان صدر اسلام، گروه منسجم و اوّليهاى است مبتنى بر تقدم شناخت بر تلقين. امام على عليه السلام وقتى وضعيت خود را در اوايل قدرت اسلام در مدينه در كنار پيامبر تشريح مىكند، مىفرمايد: «ولقد كنا مع رسول اللَّه نقتل آبائنا و ابنائنا و اخواننا و اعمامنا؛[1] ما با رسول خدا بوديم و پدران و پسران و برادران و عموهايمان را مىكشتيم». اين توصيفِ دو صف مقابل هم در جنگ ميان اسلام و كفر است؛ آن هم در جامعهاى كه تا پيش از بعثت پيامبر، هيچ چيز بالاتر از پيوندهاى گروه اجتماعى خانواده و قبيله در آن نبود. مؤمنان با رابطه غير مستقيم از كانال اللَّه، دور هم جمع شدند و با هر چه باطل بود- اگر چه قوىترين پيوندهاى حاصل از رابطه مستقيم انسانها با هم باشد- درافتادند.
با توجّه به مطالبى كه در مورد رابطه غير مستقيم در ولايت مؤمنان بيان كرديم، مىتوانيم به اصل بحث برگرديم و تفاوت دو نوع گروه براساس ارتباط مستقيم يا ارتباط غير مستقيم ميان اعضاى گروه را بيشتر مورد دقت قرار دهيم. يكى از نكات مهم اين است كه در رابطه غيرمستقيم فرد با گروه، عضويت فرد در گروه براى او اصالت ندارد، بلكه منشأ ارتباط فرد با