responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آه سرد نویسنده : سروش، محمد على    جلد : 1  صفحه : 128

پُر از رنج ، كنار ديوارى گذاشته شد . آن گاه خداوند فرمود: «حالا انتخاب كنيد . هر كسى مى تواند سبدى را كه مى خواهد ، بردارد». صحنه شگفت انگيزى بود . مردى كه هميشه در حال دعا كردن و زارى بود ، به سوى سبد خود شتافت و قبل از آن كه كسى آن را بردارد ، آن را برداشت . وقتى به ديگران نگاه كرد ، صحنه شگفت انگيزى را ديد . همه به سوى سبدهاى خودشان مى شتافتند. انگار ، همه از انتخاب دوباره رنج خويش شادمان بودند. براى نخستين بار ، هر كس توانسته بود كه واقعيت بدبختى ها و رنج هاى ديگران را ببيند. سبدهاى ديگران نيز به همان بزرگى و يا حتى بزرگ تر از سبد خودشان بود. همه ، خوش حال و شادمان رفتند. هيچ چيز تغيير نكرده بود. صبح روز بعد ، مرد ناراضى ، بار ديگر به درگاه خداوند دعا كرد و اين بار چنين گفت: «ديگر هرگز درخواستى نخواهم كرد . هر آنچه را كه به من داده اى ، براى من خوب است» . [1] اين افسانه ، به اين نكته اشاره دارد كه ما هميشه ، مرغ همسايه را غاز مى پنداريم و فكر مى كنيم كه ديگران ، از ما خوش بخت ترند؛ در حالى كه خوش بختى ، چيزى نيست جز راضى بودن به آنچه كه خودِ فرد دارد و آنچه كه با توانايى هايش مى تواند به دست آورد . ما با استفاده بهينه نكردن از ظرفيت هاى بالقوه مان ، تنها به اين دليل كه مشغول تقليد و پيروى از مهارت ها يا شيوه زندگى كسانى كه به آنها رشك مى بريم هستيم ، چنان از حقد و كينه لبريز شده ايم كه حتّى سعى نمى كنيم موفّق شويم و به اين ترتيب ، انرژى و عمر خود را به ثمن بخس از دست مى دهيم و نتيجه آن ، افتادن در


[1] مصباح الشريعة ، ص 286 .

[2] روزنامه ايران ، سال يازدهم ، ش 3155 (چهارشنبه 18 خرداد 1384) ، ص 8 .

[3] غرر الحكم ، ح 1520 .

[4] براى اطلاعات بيشتر ، ر.ك : شعله هاى سرد ، محمدعلى سروش .

نام کتاب : آه سرد نویسنده : سروش، محمد على    جلد : 1  صفحه : 128
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست