نام کتاب : صافي در شرح کافي نویسنده : قزوینی، خلیل جلد : 1 صفحه : 401
باب بيستم
اصل:بَابُ الْبِدَعِ وَالرَّأْيِ وَالْمَقَايِيسِ
شرح: الْبِدَع (به كسر باء يك نقطه و فتح دال بى نقطه و عين بى نقطه، جمع «بِدْعة» به كسر باء و سكون دال): احكامى كه از روى خواهش نفس است و آن را اعتقاد مبتدا مى نامند؛ چون مستند نيست سوى قرينه و نه سوى اصلى كه مَقيسٌ عَلَيْه باشد، موافق آنچه مى آيد در حديث اوّلِ اين باب كه: «أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ و أحْكَامٌ تُبْتَدَعُ» و لهذا در رساله اى كه در اوّل «كِتَابُ الرَّوْضَة» است، «أهْوَاءٌ تُتَّبَعُ» به جاى «بِدَع» مذكور است. الرَأْي (به فتح راء و سكون همزه، مصدر باب «مَنَعَ»): ديدن، خواه به چشم و خواه به دل؛ و مراد اين جا، حكم از روى ظن حاصل به استفراغ وُسع است بى اصلى كه مَقيسٌ عَلَيْه باشد و آن را گاهى اجتهاد مى نامند و لهذا اجتهاد، گاهى در مقابل قياس، مستعمل مى شود. المَقايِيس (به فتح ميم و قاف و الف و دو ياء دو نقطه در پايين، جمع «مَقْيُوس» كه اصل «مَقِيس» است، به اعتبار اين كه مفرد در جمع مكسّر، مردود مى شود سوى اصلش): حكم هايى كه قياس كرده شده است بر نمونه كه در زمان رسول اللّه بوده. يعنى: اين باب، بيان بدعت ها و اجتهاد و قياسْ كرده شده است. در اين باب، بيست و دو حديث است.