responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 33

11 تفسير القمّى: در باره آيه: «و براى آنان، آن دو مرد را مَثَل بزن كه به يكى از آنها، دو باغ انگور داديم و پيرامون آن دو باغ را با درختان خرما پوشانديم و ميان آن دو را كشتزارى قرار داديم»، فرمود: «اين آيه در باره مردى نازل شد كه به فرموده خداوند، دو باغ بزرگ پهناورِ پُر ميوه داشت كه در آنها درختان خرما و كاشتنى‌هايى بود و آن مرد، همسايه‌اى فقير داشت. آن توانگر بر آن تهى‌دست، فخر فروخت و گفت:

«من از تو مالدارتر و از جهت نفرات، از تو نيرومندترم. و به بهشتش وارد شد»، يعنى به باغش.

و گفت: «گمان نمى‌كنم كه اين نعمت، هرگز زوال پذيرد و گمان نمى‌كنم كه رستاخيز، برپا شود و اگر هم به سوى پروردگارم باز گردانده شوم، قطعاً بهتر از اين را در بازگشت، خواهم يافت».

مرد تهى‌دست گفت: «آيا به آن كسى كه تو را از خاك و سپس از نطفه آفريد و آن گاه تو را صورت يك مرد در آورد، كافر شدى؟ امّا من [مى‌گويم:] اوست خدا، پروردگار من، و هيچ كس را با پروردگارم شريك نمى‌سازم».

سپس به مرد توانگر گفت: «چرا هنگامى كه وارد باغت شدى، نگفتى:" نيرويى جز از جانب خدا نيست"؟ اگر مرا از حيث مال و فرزند، كمتر از خود مى‌بينى» و سپس ادامه داد:

«اميد است كه پروردگارم، بهتر از باغ تو به من عطا كند و بر آن [باغ تو]، آفتى از آسمان بفرستد تا به زمين هموار و لغزنده، تبديل شود»، [لغزنده‌] يعنى سوخته «يا آب آن، فروكش كند تا هرگز نتوانى آن را به دست آورى».

آنچه مرد تهى‌دست در آن شب گفت، بر سر آن باغ آمد و صبح كه شد، مرد توانگر «براى از كف دادن آنچه در آن باغ هزينه كرده بود، دست‌هايش را بر هم مى‌زد- در حالى كه داربست‌هاى آن، فرو ريخته بود- و [به حسرت‌] مى‌گفت: اى كاش هيچ كس را شريك پروردگارم نمى‌ساختم! و او در برابر خدا گروهى نداشت تا يارى‌اش كنند، و توانى نداشت كه خود را يارى كند».

اين است كيفر سركشى».

نام کتاب : بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست