responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 9  صفحه : 421

197.الأمالى ، طوسى ـ به نقل از معاوية بن وهب ـ :نزد امام صادق عليه السلام نشسته بودم كه پيرمردى كه از پيرى خميده شده بود، وارد شد و گفت: سلام و رحمت و بركات خداوند ، بر تو باد! امام صادق عليه السلام فرمود: «سلام و رحمت و بركات خدا بر تو، اى پير! نزديك من آى». او نزديك امام عليه السلام آمد و دست ايشان را بوسيد و گريست. امام صادق عليه السلام به او فرمود: «چرا گريه مى كنى ، اى پير؟». گفت: اى پسر پيامبر خدا! حدود صد سال است كه به اميد شما نشسته ام، و با خود مى گويم: امسال، اين ماه ، و امروز؛ امّا خبرى نمى شود. حال ملامتم مى كنيد كه مى گريم؟ امام صادق عليه السلام گريست و سپس فرمود: «اى پير! اگر مرگت به تأخير افتد ، تو با ما هستى، و اگر در آن تعجيل شود ، روز قيامت با ثِقل پيامبر خدا هستى». پيرمرد گفت: اى پسر پيامبر خدا! اكنون ديگر مرا باكى نيست كه به آرزويم نرسم. امام صادق عليه السلام به او فرمود: «اى پير! پيامبر خدا فرمود: من دو چيز گران سنگ در ميان شما باقى مى گذارم كه تا وقتى كه به آن دو چنگ زنيد ، هرگز گم راه نخواهيد شد: كتاب آسمانىِ خدا، و عترتم اهل بيتم . تو در روز قيامت ، با ما هستى».

198.معانى الأخبار ـ به نقل از ابو بصير ـ :به امام صادق عليه السلام گفتم: آل محمّد ، چه كسانى اند؟ فرمود: «ذريّه او». گفتم: اهل بيت او، چه كسانى اند؟ فرمود: «امامان وصى». گفتم: عترت او ، چه كسانى اند؟ فرمود: «اصحاب كسا». گفتم: امّت او ، چه كسانى اند؟ فرمود: «مؤمنانى كه آنچه را پيامبر خدا از جانب خداوند عز و جل آورده ، تصديق كنند و به دو گران سنگى كه فرمان دارند به آنها چنگ زنند ، چنگ در زنند: يعنى به كتاب خداوند عز و جل و عترت و اهل بيت او؛ همانان كه خداوند ، پليدى را از ايشان زدوده و پاكِ پاكشان گردانيده است. اين دو ، جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله در ميان امّت اويند».

نام کتاب : دانشنامه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 9  صفحه : 421
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست