responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 8  صفحه : 361

2421.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : يزيد گفت : به خدا سوگند ، اگر ميان ابن زياد و حسين ، خويشاوندى بود ، به چنين كارى دست نمى زد ؛ امّا ميان او و حسين را سميّه جدايى انداخت . [1] نيز گفت : من از اطاعت عراقيان ، بدون كُشتن حسين هم راضى بودم . خداوند ، ابا عبد اللّه را رحمت كند ! ابن زياد ، در رويارويى با او عجله كرد . هان ! به خدا سوگند ، اگر من طرفِ او بودم و سپس ، جز با كم كردن از عمرم نمى توانستم مرگ را از او برانم ، دوست مى داشتم كه مرگ را از او برانم . دوست مى داشتم كه او را سالم به نزد من بياورند .

2422.الكامل فى التاريخ : گفته شده است كه هنگامى كه سرِ حسين عليه السلام به يزيد رسيد ، جايگاه ابن زياد در نزد او بالا رفت و يزيد بر [قدرت] او افزود و صله و عطا به او داد و از كار او شادمان شد ؛ ولى اندكى نكشيد كه نفرت و نفرين و دشنام مردم به او رسيد و از كُشتن حسين ، پشيمان شد و مى گفت : چه مى شد اگر به خاطرِ پاسداشت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و رعايت حقّ او و خويشاوندى حسين عليه السلام با او ، آزار وى را تحمّل مى كردم و حسين را در خانه خودم فرود مى آوردم و سخن او را در آنچه مى خواست ، قبول مى كردم ، حتّى اگر اين كار ، حكومتم را سست مى كرد ؟! خداوند ، ابن مرجانه را لعنت كند ! . . . او را كُشت و مرا با كشتن او ، منفور مسلمانان كرد و تخم دشمنى را در دلشان كاشت و نيك و بدشان ، كشته شدنِ حسين را به فرمان من، بزرگ شمردند و به خاطر آن ، از من نفرت دارند . مرا با ابن مرجانه ، چه كار ؟! خدا او را لعنت كند و بر او خشم گيرد !


[1] سميّه ، مادر بدكاره زياد بود و او را از طريق زِنا به دنيا آورده بود . مراد ، اين است كه ابن زياد ، از نسل زياد است و از طريق طبيعى ، نَسَبش به قريش نمى رسد .

نام کتاب : دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 8  صفحه : 361
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست