responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 2  صفحه : 277

10 / 5

تبريك رهبرى

800.مسند ابن حنبل ـ به نقل از بَراء بن عازب ـ: ما با پيامبر خدا در سفر بوديم كه در غدير خم توقّف كرديم و در ميان ما نداى نماز جماعت داده شد و براى پيامبر خدا زير دو درخت، روفته شد. پس، نماز ظهر را خواند و دست على عليه السلام را گرفت و فرمود : «آيا نمى دانيد كه اختيار من به مؤمنان از خود آنها بيشتر است؟». گفتند : چرا. فرمود : «آيا نمى دانيد كه اختيار من به هر مؤمنى از خود او بيشتر است؟». گفتند : چرا. پس دست على عليه السلام را گرفت و فرمود : «هر كه من مولاى اويم، على مولاى اوست. خدايا! دوستش را دوست و دشمنش را دشمن بدار!». پس از آن، عمر، او را ديدار كرد و گفت : اى پسر ابو طالب، مباركت باد! تو مولاى هر مرد و زن باايمان شدى.

801.تاريخ دمشق ـ به نقل از براء بن عازب ـ: با پيامبر خدا [ از مكّه] خارج شديم، تا اين كه در غدير خم توقّف كرديم. او جارچى را مأمور كرد تا جار بزند و چون جمع شديم، فرمود : «آيا اختيار من به شما از خود شما بيشتر نيست؟». گفتيم : چرا، اى پيامبر خدا! فرمود : «آيا اختيار من به شما از مادرانتان بيشتر نيست؟». گفتيم : چرا، اى پيامبر خدا! فرمود : «آيا اختيار من به شما از پدرانتان بيشتر نيست؟». گفتيم : چرا، اى پيامبر خدا! فرمود : «آيا اختيار من از شما بيشتر نيست؟ آيا نيست؟ آيا نيست؟ آيا نيست؟». گفتيم : چرا، اى پيامبر خدا! فرمود : «هر كه من مولاى اويم، پس از من، على مولاى اوست. خدايا! هر كه را دوستش مى دارد، دوست بدار و هر كه را دشمنش مى دارد، دشمن بدار!». عمر بن خطّاب گفت : مباركت باد، اى على بن ابى طالب! امروز، تو ولىّ هر مؤمن شدى.

نام کتاب : دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 2  صفحه : 277
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست