نام کتاب : منشور عقايد اماميّه نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 78
2. فاعل زشتى ظلم را مى داند ولى از انجام عدل ناتوان است يا به آن ظلم نيازمند است (عجز و نياز);
3. فاعل زشتىِ ظلم را مى داند و بر انجام عدل نيز تواناست، ولى چون شخصى حكيم نيست از انجام كارهاى ناروا باكى ندارد (جهل و سفاهت).
بديهى است كه هيچيك از عوامل مزبور در خداوند راه ندارد، و لذا افعال الهى، همگى عادلانه وحكيمانه است.
استدلال فوق در حديثى كه از پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده آمده است[1]، شيخ صدوق روايت مى كند: فردى يهودى نزد پيامبر آمد و پرسشهايى را مطرح ساخت كه از آن جمله راجع به عدل الهى بود. پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) در وجه اينكه خداوند ظلم نمى كند فرمود: «لِعِلمِهِ بِقُبْحِهِ وَاسْتِغنائه عَنْهُ»: خداوند چون به زشتى ظلم آگاه است، و نيازى نيز به آن ندارد، لذا ظلم نمى كند[2]. متكلمان عدليه هم در بحث عدل الهى به اين استدلال تمسك نموده اند[3].
با توجه به اين آيات، مسلمانان بر عدل الهى اتفاق نظر دارند، ولى در تفسير عدل خداوند اختلاف داشته و هركدام يكى از دو نظريه زير را برگزيده اند:
الف ـ عقل انسان حسن و قبح افعال را درك كرده، فعل حَسَن را نشانه كمال فاعل، و فعل قبيح را نشانه نقص او مى داند. خداوند نيز از آنجا كه بالذات واجد همه كمالات وجودى است، لذا فعل وى كامل و پسنديده است و ذات اقدسش از هرگونه فعل قبيح پيراسته خواهد بود.
[1] توحيد صدوق، باب الأطفال، ذيل حديث13 (ص397ـ 398). [2] در دعاى روز جمعه آمده است:«وإنّما يعجل من يخاف الفوت وإنّما يحتاج إلى الظلم، الضعيف». [3] كشف المراد، ص305.
نام کتاب : منشور عقايد اماميّه نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 78