نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 5 صفحه : 76
است، به مخالفت برمى خاستند و براى عوام فريبى و حق جلوه دادن مخالفت خود به طرح شبهات مى پرداختند(أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ...) آنگاه از طرف خود و گروهى كه بر آنها سلطه داشتند، شعار مى دادند و مى گفتند: (...و َما نَحْنُ بِمُؤْمِنينَ) .
در حقيقت در اين آيه به دو انگيزه اشاره شده است:
1. انگيزه نفسانى يعنى اتراف و لذت طلبى كه با عقيده به معاد سازگار نيست و به آن با جمله (...وَأَتْرَفْناهُمْ فِى الحَياةِ الدُّنْيا...) اشاره كرده است و اين انگيزه شاخه اى از انگيزه نخست است.
2. انگيزه سياسى و حفظ قدرت كه آنان را بر انكار مجموع مكتب و انكار يكى از اصيل ترين اصول آن مكتب (معاد) و طرح شبهات وا مى داشت.
در آيه ديگرى نيز به اين انگيزه به طور كلى اشاره شده است و آن اين كه طرح شبهات در طرح انكار معاد مستمسكى بيش نبوده است، بلكه همه اين مستمسكات يك ريشه واقعى دارد وا ن تكذيب انبيا و پيامبران است(به هر علتى باشد) آن هم نه به خاطر قصور و نا آگاهى، بلكه از روى عناد و لجاج آنجا كه مى فرمايد:
(«كافران گ[1]فتند) آيا هنگامى كه مرديم و خاك شديم (دوباره زنده خواهيم شد) اين بازگشتى بعيد است، ما بر آنچه از زمين از آنان مى كاهد آگاهيم، و نزد ما كتابى است نگهدار و نگهبان، بلكه آنان حق را آنگاه كه به سوى آنان آمد تكذيب كردند پس آنان در كارى آشفته و مضطرب مى باشند».