«بدن آنان را پس از پوسيدگى زنده مى كند، و پس از متلاشى شدن و تفرق، گرد مى آورد آنگاه آنها را براى پرسش از كردارهاى پنهان جدا مى سازد، و آنان را به دو گروه تقسيم مى كند، گروهى را مشمول نعمت ساخته و از گروه ديگر انتقام مى گيرد».
3. معاد تجلى گاه وعده هاى الهى
در اين جا راه ديگرى نيز براى حتمى بودن معاد مى توان بيان كرد كه هم پايه شرعى دارد و هم پايه عقلى، و آن اين كه خدا در كتب پيشينيان و نيز در قرآن هم اصل قيامت و هم پاداش و كيفرهايى را كه نصيب بندگان مى گردد وعده داده است. از اين نظر مسأله قيامت و جزا يك وعده سماوى الهى شمرده مى شود.
با توجه به اين اصل، عقل يك داورى قطعى ديگرى دارد و آن اين كه عمل به وعده، از حسن عقلى برخوردار بوده و تخلف از آن زشت و ناروا مى باشد آنگاه نتيجه مى گيرد كه تحقق قيامت و پاداشها و كيفرها با توجه به وعده الهى قطعى خواهد بود.
اين نوع استدلال بر قطعيت قيامت، با دو استدلال پيشين كاملاً متفاوت