«پس آنگاه كه فرياد بلند فرا رسد، روزى كه انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانش مى گريزد، براى هر يك از آنان گرفتاريهايى است كه توجه به آنها براى او كافى است(مجال توجه به وضع ديگرى را ندارد)».
شاهد بر اين كه اين آيه مربوط به نفخ صور دوم است، اين كه اولاً سخن از فرار انسان از نزديكان به ميان آمده، كه چنين چيزى در نفخ دوم موضوعيت ندارد. ثانياً در آيات بعدى آمده است كه انسانها را در آن روز (روزى كه فرياد بلند شنيده مى شود) به دو گروه تقسيم نموده: گروهى بشاش و خندان، و گروهى گرفته و افسرده.[2]