نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 5 صفحه : 187
ترسيم يافت، ادراك مشاهدى تحقق مى يابد و بالأخره آنچه مايه لذت و يا سبب آزار است صورتهاى ذهنى است نه موجود خارجى.
اين قسمت از كلام شيخ مربوط به سعادت و شقاوت هاى پايين نسبت به نفوس ناقص است امّا نفوس تكامل يافته، از اين اوضاع و احوال دورند و خود به خود و بدون بدن، به كمالات ذاتى نايل مى آيند و در لذت حقيقى فرو مى روند و از نگرش به عالم پست تر (دنيا) وجهانى كه در آن زندگى مى كردند دورى مى جويند و اگر هم آثارى از اين نوع گرايش در وجود آنان باشد، به خاطر همين گرايش رنج مى برند و از كاروان«علّيّين» عقب مى مانند تا اين حالت و گرايش از آنان زايل گردد.[1]
همين طور كه ملاحظه مى فرماييد انسانها در نظر شيخ بر دو نوعند:
1. گروهى كه گرايش خود را از بدن قطع كرده و متوجه عالم عقل بوده و از طريق لذتهاى عقلانى كه درك عالم بالا است و يا محروميت از اين لذتها كيفر و پاداش مى بينند.
2. گروهى ديگر كه از نظر تكامل به حدّى نرسيده اند كه علايق خود را از بدن و جهان ماده قطع كنند، نفس آنان به جسم فلكى و يا به بدن هوايى و دخانى تعلق مى گيرد و در همين حالت مطابق ملكات خود، صورتهايى را ادراك مى كنند كه اين صور به خاطر نورانى و يا ظلمانى بودن، براى آنان پاداش و كيفر به حساب مى آيند.
از اين بيان روشن مى شود كه قسمت اخير كلام شيخ كه درباره استوارى صور خيالى سخن مى گويد و با مقايسه صور اخروى با صور رؤيايى، و حسى، قسم نخستين را پايدارتر مى داند، نظر جديدى نيست، بلكه توضيح