responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 2  صفحه : 363

اسم صدو بيستم: المستعان

اين لفظ در قرآن دوبار آمده و در هر دو مورد وصف خدا قرار گرفته است:

1. (وَ جاؤوا على قَمِيصِهِ بِدَم كَذِب قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَميلٌ وَ اللّهُ المُسْتَعانُ على ما تَصِفُونَ).(يوسف/18)

«شبانگاه برادران يوسف با پيراهن خون آلود يوسف نزد يعقوب آمدند، يعقوب گفت نفس شما كارى را درنظرتان زيبا جلوه داده است، براى من صبر جميل، بهتر است، و از خدا استعانت مى شود بر آنچه شما بيان مى كنيد».

2. (قَالَ رَبِّ احْكُمْ بِالحَقِّ وَ ربُّنَا الرَّحْمنُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ).(انبياء/112)

«گفت پروردگارم به حق داورى كن، پروردگار ما رحمان و از او استعانت مى شود بر آنچه مى گوييد».

«مستعان» اسم مفعول از فعل «استعان» به معنى كمك خواستن است چنان كه مى فرمايد:(وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِوَالصَّلوةِ...).(بقره/45)«با پايدارى و نماز كمك بگيريد».

در اين كه فقط بايد از خدا كمك گرفت سخنى نيست و اين حقيقت در جمله:(وَ إِيّاكَ نَسْتَعين) نهفته است، مقدم داشتن مفعول (إِيّاكَ) بر فعل (نَسْتَعين) به خاطر افاده همين حصر است يك فرد موحد تنها خدا را عبادت مى كند و تنها از او كمك مى طلبد، ولى اعتراف به حصر استعانت به خدا به معنى حذف اسباب و علل طبيعى و وسايط معنوى كه خداوند آنهارا سبب قرار داده است نيست. به گواه اين كه همان خدايى كه خود را تنها مستعان مى خواند در آيه ديگر دستور مى دهد از صبر و نماز استعانت بجوييم و «ذى القرنين» اين

نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 2  صفحه : 363
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست