«شب را در روز، روز را در شب وارد مى سازد، زنده را از مرده، و مرده را از زنده بيرون مى آوردو هركس را بخواهد روزى بى حساب مى دهد».
در اين جا دو احتمال ديگر نيز وجود دارد كه يادآور مى شويم:
1. مقصود از مرده گل و خاك است كه دانه و هسته در دل آنها پنهان است.
2. از آنجا كه گاهى از انسان مؤمن فرزند كافر، و از انسان كافر، فرزند مؤمن به وجود مى آيد اين نوع توالد را مى توان اخراج حى از ميت و بالعكس دانست و قرآن ايمان را حيات و نور، وكفر را مرگ و ظلمت مى داند چنان كه مى فرمايد:
«آيا آن كس كه مرده بود و او را زنده كرديم و براى او نورى قرار داديم كه در ميان مردم در پرتو آن راه مى رود مانند كسى است كه در تاريكى ها باشد و از آن بيرون نيايد».
اسم نود و چهارم: الفتاح
فتاح در قرآن يك بار و به عنوان وصف خدا وارد شده است، چنان كه مى فرمايد:(قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنا ربُّنا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنا بِالحَقِّ وَ هُوَ الفَتّاحُ العَلِيمُ). (سبأ/26)
«بگو پروردگار ما، ما را گرد مى آورد آنگاه ميان ما به حق داورى مى كند زيرا او داورى كننده دانا است».
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 2 صفحه : 314