responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 2  صفحه : 186

ثوانى تصور كنيم، ولى هرگاه جهان آفرينش را از دريچه مقايسه بنگريم، مسلماً قسمتى از افعال خدا غايت قسمت ديگر است و اين مسئله با مراجعه به كتابهاى مربوط به غايات موجودات و منافع آنها كاملاً روشن مى شود».[1]

پرسش پنجم

در اصطلاح حكما علت غايى به چيزى مى گويند كه تصور آن، محرك فاعل براى انجام فعل مى شود و تا آن را نينديشد دست به كار نمى زند; مثلاً يك درودگر تا هدف از ساختن كرسى را درنظر نگيرد، فاعليت او بالقوه بوده و به مرحله فعليت نمى رسد، هرگاه براى فعل خدا نيز غايتى تصوير كنيم، معنى آن اين است كه ذات حق براى خلاقيت كافى نبوده و بايد با در نظر گرفتن آن غايت، هرچند بر فعل او مترتب مى شود، دست به خلقت بزند و اين با بى نيازى مطلق خدا در مقام ذات و فعل سازگار نيست; غنى مطلق كسى است كه در هستى و در فعل، به جز ذات خود به چيزى وابسته نباشد.

پاسخ: اساس پاسخ اين است كه بايد ميان علت غايى و غرض فرق بگذاريم، آنچه در اشكال آمده است مربوط به علت غايى است و در تعريف آن گفته اند:فاعل را از حالت بالقوه به حالت بالفعل در مى آورد و به عبارت ديگر، سبب فاعليت بالفعل، فاعل مى شود. در حالى كه مقصود از غرض در فعل خدا اين نيست، بلكه مقصود اين است كه اگر فعل او دو حالت داشته باشد، يكى هدفدار و ديگرى بى هدف، طبعاً به خاطر وصف حكمت، فعلى را انتخاب مى كند كه داراى هدف است، در حالتى كه فاعليت او از نظر غايت نسبت به هر دو يكسان مى باشد.

غالباً افراد ناوارد تصور مى كنند كه مسئله انتخاب اصلح ملازم با محدود


[1] همان مدرك، ج7، ص 286.

نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 2  صفحه : 186
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست