responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 2  صفحه : 161

اسم بيستم: البَرّ

واژه «بَرّ» بر وزن ذَرّ(با تشديد) در قرآن پانزده بار آمده، در دوازده مورد درمقابل «بحر» آمده كه مقصود ازآن سرزمين خشك است، ولى در سه مورد ديگر به عنوان وصف، درمورد خدا و غيره به كار رفته است كه عبارتند از:

1. خدا(إِنّا كنّا مِنْ قَبْل نَدْعُوهُ انَّهُ هُوَ البَرُّ الرَّحيم).(طور/28)

«ما قبلاً اورا مى خوانديم و او است احسان كننده و مهربان».

2. عيسى:(وَ بَرّاً بِوالِدَتى وَ لَمْ يَجْعَلْنى جَبّاراً شَقِيّاً).(مريم/32)

«خدا مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده و سركش و بدبخت قرار نداده است».

3. يحيى: (وَ حَناناً مِنْ لَدُنّا وَزكاة وَ كانَ تَقِيّاً* وَ برّاً بِوالِدَيْهِ وَ لَمْ يَكُنْ جَبّاراً عصِيّاً).(مريم/13ـ14)

«ما به او شفقت و طهارت نفس عطا كرديم، و او پرهيزگار و نسبت به پدر و مادر نيكوكار بود و گردنكش و گنهكار نبود».

از كنار هم قرار دادن اين سه آيه مى توان معنى جامع آن را به دست آورد كه به يك معنى، وصف هر سه موجود باشد، و معنى مناسب در اين جا، همان محسن و نيكوكار بودن است.

اسم بيست ويكم و بيست و دوم: البصيرو السميع

«بصير» در قرآن پنجاه و يك بار وارد و در چهل و سه مورد به عنوان وصف خدا آمده است، و «سميع » چهل و هفت بار و جز در يك مورد در همه جا صفت خدا قرار گرفته است، و آن مورد استثنا عبارت است از (...فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصيراً).(انسان/2):« ما انسان را شنوا و بينا قرار داديم».

نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 2  صفحه : 161
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست