نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 349
قرآن در برابر منطق نارساى منافقان كه نيكى ها را به خدا و بدى ها را به پيامبر نسبت مى دادند ـ تو گويى در جهان دو مؤثر مستقل وجود دارد و هر كدام در مقابل يكديگر براى خود خلق و آفرينش دارند ـ اين چنين مى گويد: (قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ): «هر دو از ناحيه خداست».
زيرا به حكم «توحيد در خالقيت» و «توحيد در تدبير» در جهان يك آفريننده بيش نيست و آن چه لباس وجود بر تن مى كند از پيروزى ها و شكست ها، از نعمت ها و بلاها از آن نظر كه در خارج وجود دارد، همگى از ناحيه خدا است و هرگز صحيح نيست كه خالق يكى خدا و آفريننده ديگرى پيامبر و يا شخص ديگر باشد.
از اين جهت منطق قرآن اين است: (قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ).
پاسخ يك سؤال
در اين جا جاى يك سؤال باقى است و آن اين كه: هرگاه «حسنه» و «سيئه» و به عبارت ديگر، خوبى ها و بدى ها هر دو از جانب خدا است، پس چرا در آيه بعد به گونه ديگر مى گويد: هر نوع نيكى كه به پيامبر مى رسد از ناحيه خدا است و هر نوع بدى كه به او مى رسد از ناحيه خود است. هرگاه نيكى ها و بدى ها كه به منافقان مى رسد، هر دو از ناحيه خدا است، بايد نيكى ها و بدى هايى كه به پيامبر مى رسد، نيز از جانب خدا باشد. در اين خصوص چه تفاوتى ميان پيامبر و منافقان است؟