responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مرزهاى توحيد و شرك در قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 199

شام نمودند، در حالى كه گريه مى كردند بر سرورى كه اشكش از ديدگانش روان بود.

اُمّ ايمن نيز در سوگ آن حضرت مى گويد:

عين جودى فانّ بذلك لِلدّمـ

بدموع غزيرة منك حتّى

ـع شفاء فاكثرى من بكاء

يقضى اللّه فيك خير القضاء

اى ديده! اشك ريز كه اين اشك شفا است پس بسيار گريان باش.

اشك فراوان ريز تا هنگامى كه خدا درباره تو بهترين حكم را بنمايد.

در جريان جنگ اُحُد، عمه جابرابن عبداللّه بر برادر خود، عبداللّه ابن عمر مى گريست.

جابر گفت: من مى گريم و مردم مرا از گريه نهى مى كنند، اما رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم) مرا نهى نمى كند. پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: در سوگ او، هم بگرييد]زيرا عزيزى را از دست داده ايد[و هم نگرييد،]زيرا[ قسم به خدا، تا وقتى كه او را به خاك سپرديد، ملائكه با بالهاى خود بر او سايه افكنده بودند».[1]

البته بر طبق روايتى كه از عمر ابن خطّاب و عبداللّه ابن عمر


[1] الغدير: 6/164 ـ 167.

نام کتاب : مرزهاى توحيد و شرك در قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 199
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست