responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مرزهاى توحيد و شرك در قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 130

عثمان رو به او كرد و از حاجتش پرسيد. مرد حاجت خود را بيان كرد. عثمان آنها را پذيرفت و گفت: چرا نياز خود را تا اين لحظه به من نگفتى؟ از اين به بعد هر نيازى كه دارى بگو تا برآورده كنم.

مرد از خانه عثمان بيرون آمد. در راه، عثمان ابن حنيف را ديد و به او گفت: خداوند به تو پاداش خير دهد. در گذشته به من توجه نمى كردى، لابد در اين باره با او مذاكره كردى. ابن حنيف گفت نه به خدا قسم، بلكه توسل تو به پيامبر تأثير كرد من خود شاهد بودم كه مردى نابينا خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) رسيد و از نابينائى خود شكايت كرد. پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: آيا مى توانى به همين وضعيت صبر كنى؟ و او گفت: يا رسول اللّه! ، كسى نيست مرا دستگيرى كند و اين حال برايم دشوار است. پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)به او فرمود: شب هنگام وضو بساز، دو ركعت نماز بخوان و با اين جملات دعا كن.ابن حنيف اضافه مى كند: قسم به خدا ما متفرق نشده بوديم كه آن مرد وارد شد، در حاليكه گويى هرگز ناراحتى چشم نداشته است»[1].

* * *

سيره و نحوه رفتار مسلمانان در زمان رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) و پس از


[1] المعجم الكبير، از حافظ سليمان ابن احمد طبرانى ج 9/30 و 31، باب «ما اسند إلى عثمان ابن حنيف»، شماره 8311; و كتاب المعجم الصغير از همان نويسنده : 1/183 و 184.

نام کتاب : مرزهاى توحيد و شرك در قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 130
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست