«هر كس لقاى خداوند را آرزو مى نمايد، اجل خداوند فرا مى رسد».
از آن جا كه در آيه مورد بحث، «اجل» با لفظ «مسمى» همراه آمده است مقصود پايان مدت خواهد بود.
2. اجل معين، اجلى است كه عمر طبيعى را با ملاحظه ساير عوامل، در حدّ معينى مشخص كرده و آن را از هر نظر محدود و معين مى سازد. بنابراين هر موجودى از نظر استعداد، يك اجل طبيعى دارد، ولى رسيدن به آن قطعى نيست و از نظر برخورد با موانع، اجل محدود و معينى دارد كه قابل تغيير و تبديل نيست. چه بسا قيافه ظاهرى يك فرد حاكى از عمر طولانى اوست، ولى با در نظر گرفتن عواملى كه بر سر راه عمر او پديد خواهد آمد عمرى كوتاه تر از آن خواهد داشت و آيه زير به اين نكته اشاره مى نمايد:
«هنگامى كه اجل آنان فرا رسد نه لحظه اى تأخير مى كنند ونه لحظه اى پيش مى روند».
اطلاع از يك چنين «اجل» كه حقيقت آن آگاهى از عمر دقيق هر موجودى با در نظر گرفتن شرايط و موانع و تصادف هاى غير قابل پيش بينى است، مخصوص خداوند است; زيرا تمام موجودات جهان در اثر يك پارچگى و پيوستگى، در يكديگر تأثير دارند، حتى نسيمى كه در يك منطقه مىوزد، با اوضاع و روى دادهاى دورترين نقطه، وابستگى مستقيم دارد.
روى اين نظر، تحديد عمر موجودى، فرع اين است كه انسان از اوضاع و