responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فلسفه اسلامى و اصول ديالك تيك نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 277

موجودى وابسته و متكى به جوهر است.از وابستگى عرض به جوهر مى توانيم در اين بحث نتيجه بگيريم ، زيرا اگر بپذيريم كه واقعيت عرض، «لا استقلالى» و وابستگى كامل به موضوع خويش است، در اين صورت تكامل در عرض، ملازم با تكامل در جوهر خواهد بود. در غير اين صورت، يعنى اگر موضوع ساكن وثابت باشد ولى عرض ووصف شىء در حال حركت وجنبش باشد و به عبارت ديگر، عرض به طور تدريج از نردبان تكامل بالا رفته و از قوه به فعليت برسد، امّا در جوهر و موضوع عرض چنين غوغايى پديد نيايد، آرى در چنين فرضى، عرض، ماهيت وواقعيت خود را كه همان طفيلى گرى ووابستگى است از دست داده و به جوهر منقلب مى شود.

خلاصه آنكه، فرض حركت در صفات برونى(كه از نظر تابع وابسته است) بدون آنكه در متبوع حركتى به وجود آيد ملازم با انكار و وابستگى آن صفات است.

به عبارت ديگر، اعراض نه تنها در اصل وجود وهستى خويش تابع موضوع خود مى باشند، در صفات و چگونگى وجود خود، مانند حركت و سكون نيز تابع موضوع خويشند، و هرگاه در عرض وصفى به نام «تجدد» و تحول ديده شد به حكم تبعيت بايد گفت كه اين تجدد، ناشى از تجدد در ذات شىء و طبيعت موضوع است.[1]

مرحوم صدرالمتألهين اين برهان را به گونه اى ديگر نيز تقريب كرده است


[1] اساس اين برهان را، قاعده مشهور فلسفى «وجود العرض فى نفسه عين وجوده لموضوعه» تشكيل مى دهد و محصل آن اين است كه واقعيت عرض، همان وابستگى كامل به موضوع است وهرگز ممكن نيست در يك موضوع كاملاً وابسته،حركت وتحول به وجود آيد، بدون آنكه در متبوع چنين وضعى به وجود آيد.

نام کتاب : فلسفه اسلامى و اصول ديالك تيك نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 277
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست