responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فلسفه اسلامى و اصول ديالك تيك نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 141

خدا نيز آگاه گرديم.

بيان هگل در اين بخش آنچنان پيچيده و دشوار ونامفهوم است كه نمى توان به آسانى مطلبى را به وى نسبت داد. برخى نظريه او را در اين قسمت به شكل زير بيان كرده اند:

جهان و همه انسان ها، چيزى جز جلوه وجود خدا (ايده مطلق، به اصطلاح هگل) نيستند. اين ايده مطلق، فكر كرد و فكر او در خارج به صورت دنيا تجسم يافت. دنيا كه از اصل خدا جدا شده است پيوسته در تلاش است تا روزگار وصل خود را باز يابد ودوباره به عقل كل بپيوندد.

هگل رابطه انسان محدود با خالق نامحدود را، رابطه اى عاشقانه مى داند كه از تز (خالق) و آنتى تز (خلق) سنتزى به وجود آيد كه در آن هر دو در كنار هم و با مهر ووحدت تمام زيست كنند واين عاشق و معشوق نه فقط قلباً يكديگر را مى خواهند بلكه در خارج وواقعيت نيز درهم مى روند و محو مى شوند.[1]

اگر به راستى مقصود هگل همين باشد، كه به وى نسبت داده شده است، اين مطلب بصورت مفهومتر در عرفان اسلامى و فلسفه صدر المتألهين وجود دارد، بدون اينكه تعبيرات ناروايى مانند «ايده مطلق فكر كرد، و فكر او در خارج به صورت دنيا تجسم يافت» در آن بكار رفته باشد.

كسانى كه مايلند از نحوه فاعليت خداى متعال در نظر حكما و عرفا آگاه گردند مى توانند به آثار عرفان اسلامى مراجعه كنند، چنانكه فى المثل اين نظريه


[1] آندره پى يتر، در ترسيم اركان سه گانه هگل در خدا و خلق، بيان نارسايى دارد. به ماركس و ماركسيسم، ص 24، مراجعه شود.

نام کتاب : فلسفه اسلامى و اصول ديالك تيك نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 141
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست