responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 4  صفحه : 252

خدا مى فرمايد: (فَوَ رَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُون) (حجر/92ـ 93).

«سوگند به خداى تو از آنچه كه آنها انجام مى دهند، سؤال خواهيم كرد»

خدا از آنچه كه ما انجام مى دهيم سؤال مى كند، اگر ما فاقد اختيار بوديم و مجريان قضاى الهى به شمار مى رفتيم، بايد بگويد از قضا و قدر خود سؤال خواهيم كرد.[1]

در اينجا ياد آور مى شويم كه امام صادق ـ عليه السلام ـ براى شناختن آنچه كه مسؤليت آن بر دوش انسان است و آنچه كه مربوط به او نيست، ضابطه اى ارائه فرموده است و آن اينكه هر جا فعل انسان قابل ملامت باشد، آن فعل خود انسان است و آنجا كه از دايره نكوهش بيرون باشد، آن خارج از قدرت اوست. خدا حق دارد بگويد: چرا كافر شدى ولى نمى گويد چرا بيمار شدى؟ و اين گواه بر آن است كه افعال انسان بر دو گونه است. در برخى زمام آن در دست انسان و در برخى ديگر محكوم تقدير است[2].

موضع سياسى عمرو بن عبيد

در سال 126 كه وليد بن يزيد در شام كشته شد، سران معتزله در مكه به حضور امام صادق ـ عليه السلام ـ رسيدند و سخنان زيادى در محضر آن حضرت گفتند. امام فرمود: از ميان خود يك نفر را به عنوان سخنگو انتخاب كنيد تا من با او سخن بگويم. آنان عمرو بن عبيد را برگزيدند. او رو به امام صادق ـ عليه السلام ـ كرد و گفت: اهل شام خليفه خود را كشتند. خدا برخى از آنان را به دست برخى ديگر نابود كرد و رشته كارشان گسسته شد. ما در كار مسلمين نگريستيم. مردى را براى خلافت برگزيديم كه داراى عقل و مروت است. او محمد بن عبد اللّه بن الحسن «نفس زكيه»


[1] سيد مرتضى، 176ـ 177.
[2] سيد مرتضى، 176ـ 177.
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 4  صفحه : 252
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست