«سوگند به خداى تو از آنچه كه آنها انجام مى دهند، سؤال خواهيم كرد»
خدا از آنچه كه ما انجام مى دهيم سؤال مى كند، اگر ما فاقد اختيار بوديم و مجريان قضاى الهى به شمار مى رفتيم، بايد بگويد از قضا و قدر خود سؤال خواهيم كرد.[1]
در اينجا ياد آور مى شويم كه امام صادق ـ عليه السلام ـ براى شناختن آنچه كه مسؤليت آن بر دوش انسان است و آنچه كه مربوط به او نيست، ضابطه اى ارائه فرموده است و آن اينكه هر جا فعل انسان قابل ملامت باشد، آن فعل خود انسان است و آنجا كه از دايره نكوهش بيرون باشد، آن خارج از قدرت اوست. خدا حق دارد بگويد: چرا كافر شدى ولى نمى گويد چرا بيمار شدى؟ و اين گواه بر آن است كه افعال انسان بر دو گونه است. در برخى زمام آن در دست انسان و در برخى ديگر محكوم تقدير است[2].
موضع سياسى عمرو بن عبيد
در سال 126 كه وليد بن يزيد در شام كشته شد، سران معتزله در مكه به حضور امام صادق ـ عليه السلام ـ رسيدند و سخنان زيادى در محضر آن حضرت گفتند. امام فرمود: از ميان خود يك نفر را به عنوان سخنگو انتخاب كنيد تا من با او سخن بگويم. آنان عمرو بن عبيد را برگزيدند. او رو به امام صادق ـ عليه السلام ـ كرد و گفت: اهل شام خليفه خود را كشتند. خدا برخى از آنان را به دست برخى ديگر نابود كرد و رشته كارشان گسسته شد. ما در كار مسلمين نگريستيم. مردى را براى خلافت برگزيديم كه داراى عقل و مروت است. او محمد بن عبد اللّه بن الحسن «نفس زكيه»