responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 4  صفحه : 153

1ـ معانى قضاء و قدر.

2ـ برداشت آنان از قضاء و قدر.

قاضى عبد الجبار در بخش نخست مى گويد: قضاء در معانى فراغ و اتمام، ايجاب و اعلام و اخبار به كار مى رود.

«قدر» به معنى اعلام و اجبار به كار مى رود مانند (ألا امرأته قدرناها من الغابرين) (نمل /57)[1] «مگر همسر لوط كه مقدر بود در عذاب بماند.»

همچنين وى در كتاب «المحيط بالتكليف» به ذكر معانى مختلف قضاء مى پردازد و در تبيين مفهوم قضاء فقط به نقل مذاكره پير مردى با امير مؤمنان در سرزمين صفين در باره قضاء، اكتفا كرده است[2].

عين همين كار را مؤلف شرح الأساس الكبير انجام داده و از آن تجاوز نكرده است[3].

شكى نيست كه بسيارى از معانى كه براى قضاء و قدر ذكر كرده است، معنى مستقيم واژه نيست بلكه همگى غالباً به يك معنى وسيعى بر مى گردند و اينها از مصاديق آنها به شمار مى روند، مهم اين است از نظر معتزله در باره واقعيت قضاء وقدر آگاه شويم.

برداشت معتزله از قضاء و قدر

برداشت معتزله از قضاء و قدر در باره موجودات طبيعى اين است كه خدا شئ مقدّر و مقضىّ عليه را مى آفريند و هر گاه كسى بگويد: افعال انسان در قضاء و قدر الهى است نتيجه آن اين است كه خدا خود خالق گناه باشد، آنگاه براى آن مجازات


[1] شرح الاصول الخمسة/770.
[2] قاضى عبد الجبار: المحيط بالتكليف/420.
[3] احمد بن محمد بن صلاح شرفى: 130 ـ 140، معتزله اليمن 173.
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 4  صفحه : 153
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست