نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 3 صفحه : 21
باشيد». ونيز ميفرمايد :(وَهُوَ الَّذي فِي السَّماءِ إِلهٌ وفِي الأرْضِ إِلهٌ... )[1]«او (خدا) كسى است كه در آسمانها خدا است ودرزمين خداست ».ولى فرزند تيميه با وجودچنين آيات صريح وروشن ودلائل محكم واستوار متكلمان اسلامى اعم از معتزلى واشعرى وشيعى، خرق اجماع كرد و آشكارا گفت : خدا فوق آسمانهااست، وبرعرش خود تكيه كرده است .
مبانى فكرى ابن تيميه درچهار بُعد
مبانى فكرى ابن تيميه را در چهار بخش ميتوان خلاصه كرد:
1ـ حمل صفات خبرى برمعانى لغوى
دراصطلاح علم كلام، بخشى از صفات خدارا، صفات خبرى مى نامند، صفاتى كه قرآن وحديث از آن خبرداده و خرد آنرا درك نكرده است، مانند «وجه » و«يد» و«استواءبرعرش» ونظائر آنها كه قسمتى از آنها در قرآن، وبرخى ديگر درحديث نبوى وارد شده است .
شكى نيست كه معانى لغوى اين صفات، ملازم با جسمانى بودن خداست زيرا «وجه» به معنى «صورت » و «يد» به معنى دست و«استواء» به معنى استقرارويا جلوس، ازشؤون موجودات امكانى است، وخداى واجب الوجود،منزه از چنين معانى، ميباشد، ازاين جهت همه طوائف اسلامى به جزگروه «مجسِّمه » با توجه به قرا ئنى كه درسياق آيات است،معانى خاصى براى اين صفات مطرح ميكنند، كه با مراجعه به تفاسير وكتابهاى كلامى روشن مى گردد.