نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 2 صفحه : 236
دروغگويى از اين قبيل است، زيرا راستگويى طبيعتا كار نيك و دروغگويى كار بد ميباشد، ولى داورى عقل، در باره اين دو، در شرائطى است كه راستگويى، پيامدهاى ناگوارى نداشته باشد و يا دروغگويى مقدمه كارهاى واجب و لازمى چون حفظ جان بى گناهان نباشد، در چنين صورتى نمى تواند صدق و كذب، حكم پيشين خود را داشته باشد، بلكه عقل در اين حالت، به صورت مقيد حكم مى كند، يعنى آنگاه كه راستى مايه تضرر بى گناهى و يا دروغ مايه نجات انسان مظلومى نباشد، زيبا و يا زشت است، ولى آنگاه كه راستگويى مايه پيدايش ظلم و تعدى، يا دروغگويى مايه مصونيت مظلوم شد، حكم عقل بر خلاف حكم نخست مى باشد و به اصطلاح، حكم پيشين، منسوخ و خنثى مى گردد.
حتى برخى از افعال حالت سومى دارند،يعنى فعل در نظر خرد نسبت به هر دو بى تفاوت است و در باره آن هيچ نوع داورى نمى كند، بلكه در داورى خود، منتظر شرائط است، مانند كتك زدن، در صورتى كه مقدمه ادب باشد نيك و اگر مقدمه ايذا باشد، بد است وبه قول شاعر:
«جور استاد به ز مهر پدر».
در اينجا ياد آور مى شويم: نافيان حسن و قبح عقلى دلائل واهى وسست ديگرى دارند، كه ياد آورى آنها مايه گستردگى سخن است، آنچه در اينجا مهمّ است، اين است كه: ملاك درك و قضاوت عقل را در باره حسن و قبح ياد آور شويم، و اين چيزى است كه در كلمات طرفين، كمتر مورد بررسى قرار گرفتهاست.
ملاك داورى عقل در تحسين و تقبيح
متكلمان اسلامى براى ملاك داورى عقل، امورى را ياد آور شده اند كه: همگى حاكى از آن است كه محور بحث براى آنان روشن نبوده و غالبا بى راهه
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 2 صفحه : 236